خوزتوریسم

رسانه تخصصی گردشگری و فرهنگی خوزستان

تصویر نویسنده خوزتوریسم

«روایت نفتون»

«روایت نفتون»

در تاریخ ۲۸ ماه مه سال ۱۹۰۱ میلادی، در زمان سلطنت مظفرالدین شاه قاجار، ویلیام ناکس دارسی، تاجر بزرگ طلا در انگلستان امتیاز کشف نفت ایران را از آن خود کرد، فوران نفت از نخستین چاه نفت ایران و خاورمیانه در تاریخ ۲۵ ماه مه ۱۹۰۸ میلادی پنجم خردادماه ۱۲۸۷ تحول عظیمی در اقتصاد ایران و خاورمیانه پدید آورد. با ورود کارشناسان نفتی از انگلیس، نخستین شهر پیشرفته و مدرن ایران در منطقه‌ای به نام مسجدسلیمان یا «نفتون» سابق تأسیس شد. همزمان با آن بسیاری از نخستین‌ها و اولین‌های کشور و ده‌ها منطقه تفریحی و رفاهی در آن به وجود آمد. اولین‌هایی همچو نخستین کارخانه گوگردسازی خاورمیانه، نخستین تصفیه‌خانه آب ایران، نخستین کارخانه تولید برق در ایران و خاورمیانه، نخستین راه‌آهن، نخستین فرودگاه مسافربری، نخستین و مجهزترین بیمارستان کشور، نخستین کلوب تفریحی، نخستین پیست دوچرخه‌سواری، نخستین استخر شنا در ایران، نخستین باشگاه گلف، نخستین زمین رسمی فوتبال و… شهری که پنجاه سال قبل به دلیل حضور مستشاران خارجی به پاریس کوچک شهرت یافته بود و به موجب امکانات بسیار آن، افراد فراوانی از نقاط مختلف ایران و حتی هند و پاکستان برای اشتغال به این شهر آمده بودند تا مهاجرپذیرترین شهر در ایران باشد. شهری که بسیاری از اولین‌ها را در کشور داشت امروز زیر بار مشکلات کمر خم کرده، تا از لحاظ مشکلات یکی از گرفتارترین شهرهای ایران بشمار آید.

مسجد سلیمان سومین هاب پتروشیمی کشور بعد از عسلویه و ماهشهر است، اما با گذشت ۱۱۰ سال از ثبت اولین چاه نفتی خاورمیانه در آنجا، نفت هیچ سودی برای مسجدسلیمان نداشته است. از ۵۶۰ حلقه چاه نفت موجود در مسجد سلیمان، اکنون حدوداً از ۴۰ حلقه چاه در آن بهره‌برداری انجام می‌شود. به دلیل عدم توجه به صنایع پایین دستی به واسطه تمرکز بر نفت خام، امروز شاهد فقدان صنایع و کارخانه‌های مختلف و بحران بیکاری در شهرستان هستیم. بیکاری مشکلات بسیاری برای مردم به وجود می‌آورد. این شهرستان با اینکه دارای منابع بزرگ زیر زمینی گاز است، فاقد لوله کشی گاز در بعضی از مناطق آن است. بوی گازهای سمی نشت شده از زمین، تنفس را دچار مشکل می‌کند. استفاده غیر مجاز از گازهای غیر استاندارد منجر به رها شدن بخش قابل توجهی گاز در فضای شهر و برخی روستاهای منطقه شده است. این شهر به واسطه کشف نفت در آن، شهر اول مدرن کشور به شمار می‌رود، اما بعد از استخراج بی محابای نفت از میادین نفتی مسجدسلیمان و کاهش حجم آن، به شدت روند نزولی خود را طی کرد به گونه‌ای که امروزه با روند نزولی جمعیت، بالاترین آمار بیکاری (بیش از ۴۳ درصد) را دارد. اما شاید در گذشته کمتر کسی گمان می‌کرد با گذشت زمان مسجد سلیمان دچار مشکلات عدیده‌ای برای زندگی مردم آن شود تا ساکنین آن برای مهاجرت و ترک شهرشان لحظه شماری کنند. شهری که دست‌کم در ۶۷ مورد از جلوه‌های توسعه مدرن در ایران، پیشگام و نخستین بوده، حالا نامش را در فهرست مناطق کمتر توسعه یافته و محروم، در صدر جدول‌ها می‌نویسند. کلکسیونی تمام عیار از آلودگی‌های زیست‌محیطی؛ زمین آلوده به نفت و هوای آکنده از گازهای سمی و هزاران واحد مسکونی در مناطق نفتی که در انتظار جا به جایی‌اند. این شهر بعد از سال‌ها استخراج ذخایر با ارزش نفت به این وضعیت وخیم رسیده است. بسیاری از تحلیل‌گران بر این باورند که روزگار مسجدسلیمانی‌ها، روایت زندگی آدم‌هایی است که نفت خوشبخت‌شان نکرده است. و این سرانجام شرکت شهری است که با تکیه بر اقتصاد تک‌پایه، نفت موفق به ایجاد مشاغل مختلف، تنوع اجتماعی و هویت مدرن شهری مستقل شده بود و با زوال منبع اصلی اقتصاد، یعنی نفت، رو به زوال گذاشته و روزگار شکوهش گذشته است. با دیدن وضعیت این شهر نفتی می‌توان در مورد فردای کشور به عنوان یکی از مهمترین تولید کننده و صادر کنندگان نفت در جهان و پایان ذخایر سوخت فسیلی در آن هشدار داد. و سرگذشت این میدان نفتی را با مقیاسی بزرگ‌تر به کل ذخایر نفتی کشور و روزگار پس از اتمام آن تعمیم داد.

علی حامد حق دوست..مهر

 

رضاقلی چهرازی 80 ساله، در حالیکه با چوب دستی اش لوله انتقال گاز را نشان می دهد در باره مشکلات بیشمارمنطقه علیرغم وجود منابع نفت و گاز صحبت می کند. او با همسرش پروانه قیصری، که 50 سال دارد در حال استراحت در اطراف روستای گزین در حومه نفت سفید هستند. شغل آنها دامداری و کشاورزی است.خطوط لوله های انتقال نفت به سمت شرکت پتروشیمی زیلائی در حومه روستای هفت شهیدان کشیده شده است. در حالیکه فلر روشن بزرگی در امتداد آنها دیده می شود.پرچم جمهوری اسلامی ایران در نزدیکی چاه شماره 14 زیلائی در منطقه خاک سرخ در شهرستان لالی نصب شده است.نمائی از تاسیسات چاه نفت شماره 14 زیلائی واقع در حومه شهرستان لالی.خطوط لوله های انتقال نفت و گاز در خارج از شهر مسجد سلیمان.زن روستایی لاله زار اسلانلو، 57 ساله (راست) به همراه مادرش زینب اسلانی 80 ساله برای جمع آوری علوفه برای گاوهایشان به علفزاری که در حومه شهرستان هفتکل لوله های انتقال نفت از آن می گذرد، آمده اند. خانم اسلانلو در باره مشکلاتشان چنین می گوید: نفت و همه چیز از اینجا می رود ولی دستهای ما خالیست و هیچ چیز نداریم. هفت بچه دارم که چهار تایشان لیسانس و فوق لیسانس هستند ولی بیکارند. کوره آهک و معدن سنگ داریم اما بدلیل نداشتن پول و عدم تهیه ماشین آلات کار تعطیل شده است.بخشی از تاسیسات قدیمی ترین پالایشگاه خاورمیانه (بی بیان) در شهر مسجد سلیمان.نگهبانان پشت درهای بسته قدیمی ترین پالایشگاه خاورمیانه (بی بیان) در شهر مسجد سلیمان ایستاده اند.نمایی از تاسیسات قدیمی ترین پالایشگاه خاورمیانه (بی بیان) و کارخانه گوگرد سازی در شهر مسجد سلیمان واقع شده است. بخشی از دودکش کارخانه گوگرد سازی آن در زمان جنگ ایران و عراق مورد اصابت موشک جنگنده های رژیم بعثی قرار گرفته بود. این پالایشگاه که تا سال 1352 مورد بهره‌برداری قرار می‌گرفت. از آن زمان به بعد به دلایل مختلفی استخراج و بهره‌برداری از آن متوقف شد.نمایی از چاه گاز ترش ژوراسیک 315 در حومه شهر مسجد سلیمان که دود سیاهی پس از خاموش شدن آن به هوا متصاعد می شود. نشت گاز ترش و استنشاق آن توسط جانداران خصوصا انسان سبب حمله گاز اسیدی H2S به مخاط بینی شده و در زمان بسیار کوتاهی کارایی یاخته های مخاط بینی را کاهش می دهد و در نتیجه حس بویایی را از کار می اندازد و در غلظت زیاد سبب مرگ می شود.نفت خام سیاه برای تیره کردن رنگ خاک بر زمینهای گلف در شهر مسجد سلیمان پاشیده شده است. یکی از اولین های این شهرستان باشگاه و زمینهای ورزش گلف می باشد.نمایی از شهر مسجد سلیمان بر فراز محله قدیمی کلگه.مرد بختیاری و نوه اش در بخشی از بازار شهر مسجد سلیمان دیده می شوند.فاظلاب یکی از محلات مسجد سلیمان درون رودخانه ای که از میان شهر می گذرد تخلیه می شود. دفع آب های سطحی و نداشتن سیستم استاندارد فاضلاب یکی از مشکلات مهم شهر مسجد سلیمان می باشد.زن سرپرست خانواده کتایون اسفندیاری برای کسب روزی خود و فرزندانش نان های ساج دستپخت خود را در بازار شهر مسجد سلیمان می فروشد.زنان بختیاری از منطقه اندیکا در ایستگاه ماشین های منطقه خود در شهر مسجد سلیمان به انتظار نشسته اند.خانم سکینه احمد پور (نشسته، راست) و فروزان صالحی در مقابل خانه خود در محله کلگه ایستاده اند. آنها از نابسامانی و مشکلات این محله گلایه میکردند.تصاویری از شهدای شهر مسجد سلیمان که در جنگ تحمیلی شهید شده اند، برروی پرچم جمهوری اسلامی ایران بر دیواری در محله کلگه کشیده شده است.نمایی از محله کلگه که حفره عمیقی به دلیل فرو نشست زمین در آن بوجود آمده و به دلیل نداشتن حفاظ مناسب اهالی و کودکان محل هر لحظه در خطر افتادن درون آن قرار دارند. مردان بختیاری از راست، بارانه رضایی 70 ساله، فتح الله کیانی 65 ساله و علی عباس کریمی برای استراحت و گذراندن وقت در مقابل مغازه بسته ای در محله کلگه نشسته اند.زینب نجات جلیلی 7 ساله در حال بازی با وسایل ورزشی در پارک محله کلگه در شهر مسجد سلیمان است.تصویر رنگ و رو رفته چاه شماره یک نفت و دکل استخراج آن بر روی دیواری در محله کمپ کرسنت شهر مسجد سلیمان نقاشی شده است. تصاویر اولین چاه نفت، تاسیسات و پالایشگاه و نیروگاه برق و سایر اولین ها که درگذشته بر دیوارهای مناطق مختلف شهر مسجد سلیمان نقاشی شده به صورت رنگ و رو رفته دیده می شوند.فاطمه سلطانی 88 ساله در حالیکه مقابل خانه قدیمی شرکت نفت در روستا نفت سفید نشسته، با همسایه خود کنیز آستریکی 94 ساله در حال صحبت است. نمایی از حیاط خانه های تخریب شده کارکنان شرکت نفت در روستای نفت سفید که با لئینی مشهور بودند، دیده می شود. برخی از این خانه ها توسط اهالی این روستا به عنوان آغل دام هایشان مورد استفاده قرار می گیرد.محمد قنبری(چپ) 72 ساله و اسماعیل جلودار(راست) 50 ساله بیرون از خانه قدیمی شان در روستای نفت سفید که مشعلی مقابل آن افروخته است مشغول کار هستند.محمد یوسفی 13 ساله، (چپ) و پسر عمویش ابوالفضل یوسفی 4 ساله  بر روی شیر چاه پلمپ شده نفت که در کنار دیوار خانه ای در محله نفتون در شهر مسجد سلیمان قرار دارد نشسته است.فاطمه سلطانی 88 ساله کنار نوه خود بهگل سلطانی 4 ساله در حیاط یکی از خانه های قدیمی شرکت نفت در روستای نفت سفید ایستاده اند. آنها از این حیاط به عنوان آغل گوسفندانشان استفاده می کنند. آنها برای روشنایی آن نیز از مشعل گازی که از زمین برمی آید استفاده می کنند.زنی با کودک خود در حال عبور از نزدیکی تانک بزرگ آب در محله سر برج شهر مسجد سلیمان هستند. این تانک آب در زمان جنگ ایران و عراق مورد اصابت موشک جنگنده های رژیم بعثی قرار گرفته بود و از آب آن بسیاری از خانه های پایین دست این منطقه تخریب و ویران شده بود.البرز سلطانی 65 ساله کنار مشعل برافروخته خانه خود درروستای نفت سفید می گذرد. اهالی این روستا برای روشنایی شب از مشعل های گاز استفاده می کنند.یکی از خانواده های ساکن در محله کلگه در حال پیاده شدن از ماشین خود دیده می شوند.

تصویر نویسنده خوزتوریسم

«توشمال»، صدای مهجور موسیقی بختیاری

«توشمال»، صدای مهجور موسیقی بختیاری

«تشمال» یا «توشمال» نوزاندگان محلی ایل بختیاری هستند که موسیقی و ساز جزیی جدایی‌ناپذیر از زندگی آنهاست.

"تشمال" یا "توشمال" نوزاندگان محلی ایل بختیاری هستند که موسیقی و ساز جزئی جدایی‌ناپذیر از زندگی آنهاست، این نوازندگان قدیمی از نواختن سازهای جنگی تا ساز عروسی و عزا و مراسم‌های ساده‌تری مانند ختنه‌سوران را در کارنامه‌ی خود دارند. توشمال از ترکیب دو واژه‌ی توش یا تش (نور و روشنایی) و مال (روستا) به معنای روشنایی روستا ساخته شده و به این مفهوم و پیشینه‌ی تاریخی که هر جا که نوازنده‌ای در روستا حضور دارد، همانجا شادی و روشنایی نیز هم هست، اشاره دارد.

توشمال‌ها امروزه به‌صورت پراکنده در شهرهای ایران زندگی می‌کنند. تعدادی از عشایر توشمال استان چهارمحال و بختیاری، هرساله با گرمای تابستان راهی روستای بازُفت می‌شوند و با خنکای پاییز به شهرهایی مانند مسجدسلیمان، دزفول و روستاهای اطراف آن کوچ می‌کنند.

"یادگار طاهری" از بازماندگان نسل توشمال‌های بختیاری است که باوجود کم‌توجهی به موسیقی آنها، همچنان به حفظ و گسترش میراث خود متعهد است، یادگار و پسران او با نواختن در مراسم‌های گوناگون تلاش می‌کنند تا جوان‌های ایل از این میراث کهن بهره‌مند شوند و از فراموشی آن جلوگیری کنند.

دهل، کرَنا، سرنا که به دست خود توشمال‌ها ساخته می‌شد در کنار سازهای امروزی مانند کیبورد، مجموعه‌ی موسیقی این نوازندگان محلی را تشکیل می‌دهد.

امروزه توشمال‌ها تنها از راه نوازندگی امرار معاش می‌کنند، با این‌حال نوازندگی آنها تنها برای کسب درآمد نیست و در کارهای خیریه مانند مراسم طلب عفو و بخشش نیز از آن استفاده می‌کنند.

نواختن موسیقی به دست توشمال‌ها آئین خاص خود را نیز دارد که پوشیدن لباس‌های محلی مانند شلوار دَبیت و چوخا بخشی از آن است. توشمال‌ها پیشاپیش جمعیت شروع به نواختن می‌کنند، موسیقی آنها براساس نوع مراسم با درونمایه‌های عاشقانه و سوگواری همراه است، مراسم با صدای ساز آنها آغاز و با خاموشی ساز نیز به پایان می‌رسد.

منبع: مهر

«توشمال»، صدای مهجور موسیقی بختیاری«توشمال»، صدای مهجور موسیقی بختیاری«توشمال»، صدای مهجور موسیقی بختیاری«توشمال»، صدای مهجور موسیقی بختیاری«توشمال»، صدای مهجور موسیقی بختیاری«توشمال»، صدای مهجور موسیقی بختیاری«توشمال»، صدای مهجور موسیقی بختیاری«توشمال»، صدای مهجور موسیقی بختیاری«توشمال»، صدای مهجور موسیقی بختیاری«توشمال»، صدای مهجور موسیقی بختیاری«توشمال»، صدای مهجور موسیقی بختیاری«توشمال»، صدای مهجور موسیقی بختیاری«توشمال»، صدای مهجور موسیقی بختیاری«توشمال»، صدای مهجور موسیقی بختیاری«توشمال»، صدای مهجور موسیقی بختیاری«توشمال»، صدای مهجور موسیقی بختیاری«توشمال»، صدای مهجور موسیقی بختیاری«توشمال»، صدای مهجور موسیقی بختیاری«توشمال»، صدای مهجور موسیقی بختیاری«توشمال»، صدای مهجور موسیقی بختیاری

تصویر نویسنده خوزتوریسم

مقاله ای تحلیلی با عنوان  تاثیر راه آهن به عنوان میراث صنعتی در ایران

تحلیل تاثیر راه آهن به عنوان میراث صنعتی در ایران

با پیشــرفت فنــاوری و دانــش بشــری، بســیاری از صنایع که پــس از انقالب صنعتی شــکل یافتــه بودند در مســیر تغییــر و تحول واقع شــدند. اهمیــت و ارزشهای نهفتــه در صنعت، موضوع میــراث صنعتی را وارد حوزه فرهنگ جهانی نموده و موجب شــکل گیری برنامه های گســتردهای در حفاظت، نگهداری و بهره بــرداری مجــدد از مراکز، معــادن، مجتمعها، نواحی و مناظر صنعتی در جهــان و توجه به ثبت این آثار در فهرست میراث جهانی گردید. با توجه به سابقه طولانی صنعت در ایران، میزان شناخت جامعه از تاریــخ شــکل گیری و ارزشهــای هویتــی، ملــی و بومــی مســتتر در ایــن صنایع بســیار محــدود و تعریف میراث صنعتی در کشــور، همچنان مهجور مانده اســت. این پژوهش با رویکرد کاربردی-کیفی به شیوه توصیفی و ارجاع به مطالعات کتابخانه ای، اسناد و تصاویر به موضوع پرداخته است. با پرسشهایی، به بازشناسی مفاهیم کلی در میراث و بررسی تاریخ شکل گیری صنایع جدید و چالشهای آن از دوره قاجار تا پهلوی دوم میپردازد. جهت تدقیق موضوع، تاریخ شــکل گیری راه آهن ایران بررســی و ارزشهای آن معرفی شده و راهکارهایی جهت حفاظت و توسعه و ترویج میراث صنعتی در کشور به دست میدهد.

برای دریافت مقاله روی تصویر زیرکلیک کنید

نتیجه تصویری برای پل سیاه

 

تصویر نویسنده خوزتوریسم

ابادان همجواری مسجد وکلیسا احترام متقابل ادیان الهی

ابادان همجواری مسجد وکلیسا احترام متقابل ادیان الهی

آبادان - ایرنا - مجاورت مسجد و كلیسا در آبادان شهری كه از آن به عنوان شهر نخستین ها یاد می شود، جلوه‌ای از احترام متقابل ادیان الهی را به گردشگران نشان می دهد.

نتیجه تصویری برای ابادان همجواری مسجد وکلیسا

آبادان از شهرهای منحصر به فرد كشور است كه جاذبه های گردشگری تاریخی، فرهنگی، صنعتی و گردشگری صنعتی و گردشگری جنگ را به یكجا در خود جای داده است.
تاریخ پرفراز و نشیب این شهر در تاریخ نفت، وجود پالایشگاه و مجتمع پتروشیمی، همجواری با اروندرود و كارون، وجود بازارها و مراكز خرید، و وجود جاذبه های تاریخی و یادمان های دفاع مقدس، این شهر را مقصد گردشگری منحصر به فرد برای گردشگران و مسافران تبیدل كرده است.
اما یكی از نكاتی كه شاید كمتر به چشم می خورد، همجواری كلیسای ارامنه كاراپت مقدس در كنار یكی زا مساجد این شهر است.
این كلیسا زیر نظر شورای خلیفه گری ارامنه جنوب و اصفهان فعالیت می كند و بنای آن با شماره 8352 در تاریخ نهم اردیبهشت ماه 1382 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.
وجود كلیساهای متعدد، كنیسه ها، معابد سیك ها و هندوان، مساجد سایر ملل مسلمان و مسلمانان پیرو دیگر مذاهب اسلامی، همگی حاكی از وجود اعتقاد و احترام نسبت به معتقدان به دیگر ادیان است.
هر چند كه از این معابد و زیارتگاه ها تعداد محدودی بیشتر باقی نمانده آن هم به صورت نیمه ویران و متروكه و از بعضی از آنها فقط نامی بجا مانده است.
آبادان از دیر باز یكی از مظاهر گفت وگوی تمدن ها و پذیرش آرا و ادیان سایر مذاهب بوده است، این موضوع را می توان با نگاهی ساده به تعداد معابد و مساجد پیروان سایر مذاهب و ادیان در این شهر كهن ایرانی دریافت.
یكی از این مكان ها كه هنوز سالم مانده، كلیسای كاراپت مقدس یكی از سه كلیسای شهرستان آبادان است.
كلیسای ارامنه گریگوری آبادان، محلی كه سال 1958 میلادی (1336هجری خورشیدی) بنا شده و بزرگترین تالار اجتماعات ارامنه مقیم آبادان محسوب می شده است.
مجاورت این كلیسا با مسجد امام موسی بن جعفر (ع) جلوه ای از احترام متقابل پیروان الهی و از زیباترین جلوه های گفت وگوی تمدن ها را به تصویر كشیده است.
كلیسا در گوشه ای از ساختمان مدرسه ملی ادب كه ویژه دانش آموزان ارمنی مقیم آبادان است قرار گرفته و در روزهای دفاع مقدس نیز همچون مساجد شهر یكی از سنگرهای دفاع رزمندگان به شمار می آمد.
بازسازی كلیسا پس از جنگ تحمیلی كه 40 درصد آن آسیب دیده بود از سال 75 شروع شد و سال 78 پایان یافت و مجددا در این سال و با حضور اسقف ارامنه جنوب ایران و اصفهان، دكتر كوریون پاپیان، مهمانانی از كشور لبنان، فرماندار وقت و جمعی از مسوولان محلی و 400 میهمان از شهرهای تهران، اصفهان و شیراز بازگشایی شد.
دیوارهای كلیسا دارای چهار در دو لنگه قهوه ای رنگ چوبی است كه بر هر لنگه آن نقش صلیبی برجسته است.
كلیسا دارای دو گنبد مخروطی شكل آلومینیومی است كه یكی بر ساختمان اصلی كلیسا و دیگری در قسمت انتهایی كلیسا جایی كه ناقوس واقع شده قرار دارند.
پیش از جنگ تحمیلی بین یكهزار و 700 تا دو هزار خانوار ارمنی در آبادان سكونت داشتند كه پس از جنگ تعداد كمی از آنان به آبادان بازگشتند.
ارامنه آیین های مذهبی خود را در طول سال شامل روز 25 دسامبر، تولد حضرت عیسی (ع)، مراسم ژانویه و آغاز سال میلادی، 6 ژانویه مراسم غسل تعمید برگزار می كنند و روزهای یكشنبه نیز آیین عبادت انجام و ناقوس كلیسا به صدا درمی آید و گروهی سرود مذهبی می خوانند و كشیش نیز برای عبادت كنندگان دعا و نیایش می خواند.
كلیسای كریستوفر و آشوری دو كلیسای دیگر آبادان بودند كه اكنون هیچ اثری از آنها بر جای نمانده است.
كلیسای كریستوفر در منطقه بریم آبادان در سال 1928 میلادی (1306 هجری خورشیدی) احداث شد و متعلق به مسیحیان پروتستان آبادان بود.
كلیسای آشوری نیز در سال 1951 میلادی (1329 هجری خورشیدی) در نزدیكی فلكه الفی تاسیس و مورد استفاده مسیحیان آشوری آبادان قرارمی گرفت.
با حفظ، معرفی و تبلیغ جاذبه های گردشگری و داشته ها، می توان به معنای واقعی در راستای معرفی فرهنگ غنی كشور و منطقه محل اقامت گام برداشت.
اصل مهمی كه بزرگان و بنیانگذاران صنعت گردشگری جهان، آن را خیلی بیشتر از ما محقق كرده اند.
گزارش از: عدنان جواهری

 

تصویر مرتبط

تصویر نویسنده خوزتوریسم

نخستین سینماهای سیّار ایران در آبادان

نخستین سینماهای سیّار ایران در آبادان

آبادان دهه 1340 خورشیدی با جمعیت نیم ملیون نفری خود 28 سینمای عمومی بزرگ داشت که بالاترین آمار در میان شهرهای ایران بود. به عبارتی اگر بخواهیم به نسبت جمعیت بسنجیم تعداد سینماهای آبادان حتی از سینماهای تهران نیز بیشتر بود. تهران هفت میلیون نفری در آن زمان حدودا 80 سینما داشت که البته این آمار در پایان این دهه از مرز یک صد سینما گذشت.

اما داستان سینماهای سیار آبادان، که نخستین سینماهای سیار در ایران به شمار می آیند، به اوایل دهه 1330 بازمی گردد؛ یعنی زمانی که تعداد سینماهای عمومی آبادان، اندک و کم شمار بود. این سینماها که شرکت نفت متولی آنها بود، همان گونه که از اسم شان پیدا است، وضعیتی متفاوت با سینمای ثابت داشتند و طبعا کارکرد آنها نیز متفاوت بود.

عمده ترین وظیفه سینماهای سیار اطلاع رسانی عمومی در عرصه های مختلف از اجتماعی و اقتصادی گرفته، تا سیاسی و آموزشی بود. تقریبا تمام فیلم هایی که به نمایش درمی آمدند، صامت بودند و یا حداکثر زیرنویسی به زبان انگلیسی داشتند. در چنین وضعیتی، یکی از متصدیان پخش با بلند گوی دستی، شرح ماوقَع می فرمود و توضیحاتی به زبان فارسی به مردم می داد.

به این ترتیب سینماهای سیار، برخلاف تصور موجود، فیلم سینمایی پخش نمی کردند، بلکه وظیفه عمومی آنها در چند رده زیر خلاصه می شد.

الف: پخش فیلم های کوتاه خبری. مثلا سفر مقامات، جهت بازدیدهای استانی یا افتتاح تاسیسات نفتی در آبادان!

ب: آشنا کردن مردم با علایم و نشانه های راهنمایی و رانندگی، بویژه هماهنگ کردن حیوانات توسط صاحبان اصلی آنها جهت عبور و مرور از خیابان ها و جاده ها .

ج: ارایه فیلم های کوتاه آموزشی، مثلا آموزش نقشِ پشه آنوفل در اشاعه بیماری های فصلی، در نهرهایی که غالبا در نخلستان های پیرامون شهر آبادان، باعث انتقال بیماری های مُسری، مانند وبا یا مالاریا می شدند. همچنین فیلم های کوتاه به زبان ساده؛ در مورد ایجاد قارچ کچلی و شیوه های جلوگیری از آن! و گاهی هم نحوه مراجعه مردم به مراکز درمانی معرفی شده از سوی بهداری شرکت نفت.

سینماهای سیار در ابتدا به وسیله خودروهای جیپ کوچک که در هر کوی و برزنی، بساط خود را پهن می کردند، عرضه می شدند. معمولا پرده را بالای چیپ به صورت لوله شده، حمل می کردند و پروژکتور داخل خودرو جای می گرفت و به محض پیدا شدن مکان و زمان مناسب پرده به جایی نصب می شد و پروژکتور فیلم را از داخل جیپ روی پرده می تاباند.

سینماهای سیار معمولا کار خود را از غروب و در مناطق شلوغ و پر رفت و آمد آغاز می کردند. این کار یک دلیل عمده داشت. کم نور شدن هوا جهت رویت بهتر فیلم روی پرده! چون در روز با آن روشنایی شدید خورشید چنین کاری عملا غیر ممکن بود.

در واقع می توان گفت سینمای سیار به این گونه خاص آبادان و برخی شهرهای اطراف مثل مسجد سلیمان بود، هر چند بعدها سینماهای سیار به طور پراکنده و با اهداف آموزشی و تبلیغی توسط نهادهای دولتی در نقاط مختلف کشور مورد استفاده قرار گرفت.

در نوع پیشرفته سینماهای سیار، همان طور که در عکس ها می بینید «پرده نمایش» به صورت سقف کاذب، بالای کامیون قرار می گرفت راننده پس از یافتن مکان مناسب، سقف کاذب را به صورت کشویی پایین می داد، به شکلی که به بدنه کامیون تکیه می کرد، پس از آن پروژکتور را به بیرون از کامیون انتقال می دادند و فیلم را روی پرده می تابانیدند.

در مدل های قدیمی تر، که اصلا به آبادان نیامد، اما در کشورهای خارجی رواج داشت، سینمای سیار به صورت یک سه چرخه بزرگ، به حرکت در می آمد. صفحه نمایش کوچکی مثلا در حدود «یک در دو» داشت که ثابت بود و پروژکتور، از پشت به صفحه نمایشِ شفافِ آن نور می تاباند. در واقع می شد این وسیله را چیزی میان شهر فرنگ و سینما نامید. پس از اتمام نمایش نیز، کرکره کوچکی روی صفحه نمایش کشیده می شد تا از آسیب های احتمالی مصون بماند!

پس از افزایش نسبی سینماهای آبادان، سینماهای سیار رو به کاهش گذاشت. زیرا کپی همین فیلم ها به سینماهای موجود داده شد تا به عنوان «پیش پرده» به نمایش درآیند. اواخر دهه چهل نیز به واسطه ورود انواع تلویزیون و گسترش آن در میان خانواده ها، بساط سینماهای سیار به حداقل رسید. به طوری که در پایان همین دهه، برای همیشه به موزه پیوستند.

احمد کعبی فلاحیه

منبع:http://www.petromuseum.ir

تصویر نویسنده خوزتوریسم

موزه باستان شناسی شوش

موزه باستان شناسی شوش

در سال 1345 هجری شمسی ساخت موزه شوش جهت نمایش آثار بدست آمده در طول قریب 160 سال کاوشهای باستانشناسی شوش درون باغ با صفایی با زیربنای 550 مترمربع به اتمام رسید و بعدها با اضافه کردن 2 سالن به 4 سالن قبلی به فعالیت خود ادامه داد. در سال 1359 با شروع جنگ تحمیلی موزه تعطیل می شود. در طی این مدت یکبار تعمیر و بطور غیررسمی به فعالیت ادامه داده ولی بعد از مدتی مجدداً تعطیل می گردد. تعمیرات کلی موزه وافزایش متراژ بنا ( اضافه شدن دو سالن جنبی ) از سال 1377 شروع شد و اینک موزه با اشیاء متنوعی از هزاره پنجم پیش از میلاد تا دوران قاجار و آجرنوشته ها در شش سالن آماده نمایش می باشد. باغ موزه شوش نیز با مساحتی معادل 8هزار متر مربع در جوار محوطه تاریخی شوش واقع شده است که پس از افتتاح موزه در خرداد ماه 1383 برای رفاه بیشتر بازدید کنندگان داخلی و خارجی نیاز به احیای کامل داشت . این پروژه با اعتباری معادل یک میلیارد و دویست میلیون ریال آغاز گردید که در سال 86 به طور رسمی افتتاح شد و اکنون به عنوان یکی از مهمترین موزه های روباز کشور منصوب می شود .
موزه شوش یکی از مهمترین موزه های ایران است. این موزه که در میان باغی بزرگ ساخته شده است، دارای شش تالار بزرگ است و آثار به نمایش درآمده در آن حاصل بخشی از حفاریهای منطقه شوش و چغازنبیل می باشد. آثار این موزه به دوره پیش از تمدن عیلام تا دوران پس از اسلام تعلق دارد.

 مهدی پدرام خو...تسنیم

آثار این موزه به دوره پیش از تمدن عیلام تا دوران پس از اسلام تعلق دارد.دارای شش تالار بزرگ است و آثار به نمایش درآمده در آن حاصل بخشی از حفاریهای منطقه شوش و چغازنبیل می باشد.موزه شوش یکی از مهمترین موزه های ایران است. این موزه که در میان باغی بزرگ ساخته شده استدارای شش تالار بزرگ است و آثار به نمایش درآمده در آن حاصل بخشی از حفاریهای منطقه شوش و چغازنبیل می باشد.آثار این موزه به دوره پیش از تمدن عیلام تا دوران پس از اسلام تعلق دارد.موزه شوش یکی از مهمترین موزه های ایران است. این موزه که در میان باغی بزرگ ساخته شده استدارای شش تالار بزرگ است و آثار به نمایش درآمده در آن حاصل بخشی از حفاریهای منطقه شوش و چغازنبیل می باشد.دارای شش تالار بزرگ است و آثار به نمایش درآمده در آن حاصل بخشی از حفاریهای منطقه شوش و چغازنبیل می باشد.موزه شوش یکی از مهمترین موزه های ایران است. این موزه که در میان باغی بزرگ ساخته شده استدارای شش تالار بزرگ است و آثار به نمایش درآمده در آن حاصل بخشی از حفاریهای منطقه شوش و چغازنبیل می باشد.موزه شوش یکی از مهمترین موزه های ایران است. این موزه که در میان باغی بزرگ ساخته شده استدارای شش تالار بزرگ است و آثار به نمایش درآمده در آن حاصل بخشی از حفاریهای منطقه شوش و چغازنبیل می باشد.موزه شوش یکی از مهمترین موزه های ایران است. این موزه که در میان باغی بزرگ ساخته شده استآثار این موزه به دوره پیش از تمدن عیلام تا دوران پس از اسلام تعلق دارد.دارای شش تالار بزرگ است و آثار به نمایش درآمده در آن حاصل بخشی از حفاریهای منطقه شوش و چغازنبیل می باشد.موزه شوش یکی از مهمترین موزه های ایران است. این موزه که در میان باغی بزرگ ساخته شده استموزه شوش یکی از مهمترین موزه های ایران است. این موزه که در میان باغی بزرگ ساخته شده استدارای شش تالار بزرگ است و آثار به نمایش درآمده در آن حاصل بخشی از حفاریهای منطقه شوش و چغازنبیل می باشد.آثار این موزه به دوره پیش از تمدن عیلام تا دوران پس از اسلام تعلق دارد.دارای شش تالار بزرگ است و آثار به نمایش درآمده در آن حاصل بخشی از حفاریهای منطقه شوش و چغازنبیل می باشد.دارای شش تالار بزرگ است و آثار به نمایش درآمده در آن حاصل بخشی از حفاریهای منطقه شوش و چغازنبیل می باشد.دارای شش تالار بزرگ است و آثار به نمایش درآمده در آن حاصل بخشی از حفاریهای منطقه شوش و چغازنبیل می باشد.موزه شوش یکی از مهمترین موزه های ایران است. این موزه که در میان باغی بزرگ ساخته شده استموزه شوش یکی از مهمترین موزه های ایران است. این موزه که در میان باغی بزرگ ساخته شده استموزه شوش یکی از مهمترین موزه های ایران است. این موزه که در میان باغی بزرگ ساخته شده استآثار این موزه به دوره پیش از تمدن عیلام تا دوران پس از اسلام تعلق دارد.موزه شوش یکی از مهمترین موزه های ایران است. این موزه که در میان باغی بزرگ ساخته شده استدارای شش تالار بزرگ است و آثار به نمایش درآمده در آن حاصل بخشی از حفاریهای منطقه شوش و چغازنبیل می باشد.دارای شش تالار بزرگ است و آثار به نمایش درآمده در آن حاصل بخشی از حفاریهای منطقه شوش و چغازنبیل می باشد.آثار این موزه به دوره پیش از تمدن عیلام تا دوران پس از اسلام تعلق دارد.

 

تصویر نویسنده خوزتوریسم

گزارش تصویری: برداشت انار در باغملک

گزارش تصویری: برداشت انار در باغملک


 

  

عکس- علی معرف..پایگاه اداره کل میراث فرهنگی گردشگری صنایع دستی خوزستان

 

تصویر نویسنده خوزتوریسم

تله كابين پالايشگاه بي بيان، نخستين در ايران

تله كابين پالايشگاه بي بيان، نخستين در ايران

آغاز توليد صنعتي نفت در مسجد سليمان، با برپايي امكانات و تاسيساتي همراه است كه برخي از آنها براي نخستين بار در ايران ظاهر مي شود و پيش از آن در كشور سابقه نداشته است. از جمله اين موارد مي توان به تله كابين يا ترن هوايي ميان پالايشگاه بي بيان و ايستگاه راه آهن تمبي اشاره كرد.

اين خط هوايي كه طول آن به 10 كيلومتر مي رسيد، گوگرد پالايشگاه بي بيان را به ايستگاه راه آهن تمبي انتقال مي داد تا از آنجا به وسيله قطارهاي باري به اسكله "درخزينه" و از آنجا با دوبه يا يدك كش به آبادان و اهواز انتقال يابد. گوگردي كه به اين طريق به دست مي آمد، براي مصرف در داخل كشور و صادرات مورد استفاده قرار مي گرفت.

برخي از چاه هاي مسجد سليمان، داراي مقادير زيادي گاز ترش بود. گاز ترش گازي است كه سولفور آن بسيار بالا است و از اين رو براي هر گونه استفاده بايد سولفور آن جدا مي شد. پالايشگاهي ابتدايي كه در اوايل توليد نفت در منطقه بي بيان مسجد سليمان ساخته شده بود، اين وظيفه را بر عهده داشت.

اين در زماني بود كه پالايشگاه آبادان، به عنوان نخستين پالايشگاه صنعتي خاورميانه هنوز ساخته و راه اندازي نشده بود و البته پالايشگاه كوچك بي بيان تا سال ها پس از راه افتادن پالايشگاه آبادان نيز به كار ادامه داد. به هر حال گاز ترش به پالايشگاه بي بيان منتقل و در آنجا در بخش گوگردسازي، به مايع قرمز رنگي تبديل مي شد. اين مايع از طريق لوله هايي به دو حوضچه در بيرون كارخانه هدايت مي شد. دو نفر كارگر با لباس مخصوص و بيل هايي سركج مايه را درون حوضچه ها پخش مي كردند به نحوي كه ارتفاع مايع در حوضچه ها، حداكثر به 10 سانتيمتر برسد.

مايع قرمز رنگ پس از آن كه به دورن حوضچه ها ريخته مي شد، ظرف مدت چند دقيقه به دليل تركيب شدن با هوا، به رنگ زرد درمي آمد و از حالت مايع به جامد تبديل مي شد. حالا گوگرد جامد با كلنگ هايي كه دسته هاي كوتاه داشتند خرد و سپس به وسيله فرقون به داخل انبار سرپوشيده اي انتقال داده مي شد.

براي انتقال گوگرد توليدي به راه آهن زميني تمبي- درخرينه، از ترن هوايي (سيستمي شبيه تله كابين امروزي) استفاده مي شد. در اين سيستم هر واگن پس از عبور از جلو دريچه انبار، با گوگرد بارگيري مي شد. سپس واگن ها به وسيله كابل هايي به بالا كشيده شده و با عبور از روي دكل هاي بلند، مسافتي در حدود 10 كيلومتر را تا بندر درخزينه در كنار رود كارون طي مي كردند. در پايان راه واگن ها گوگردهاي شان را به درون واگن هاي باري تخليه مي كردند و با چرخشي 180 درجه اي به بي بيان بازمي گشتند تا مجددا عمليات حمل و بارگيري را انجام دهند.

جالب اين كه در مسير عبور اين كابين ها كه گاه از روي جاده هاي اتومبيل رو مي گذشت، توري هاي فلزي محكمي نصب شده بود تا از ريختن گوگردها در حين عبور كابين ها به روي جاده و ماشين ها ممانعت به عمل آيد.

از ديگر خاطراتي كه شخصا به ياد دارم، گوگرد اندود كردن مجسمه هايي بود كه دانش آموزان به عنوان كاردستي مي ساختند. به اين صورت كه مجسمه هاي گلي به كارگراني كه در حوضچه هاي گوگرد يا پالايشگاه بي بيان كار مي كردند، داده مي شد و آنها مجسمه ها را در حوضچه گوگرد مذاب فرو مي كردند. به اين ترتيب مجسمه هاي ليمويي خوش رنگي، پوشيده از گوگرد، به دست مي آمد.

بر اساس روايت ديگري از آن روزها، يك بار تعدادي از كارگران تصميم مي گيرند براي رفتن به تمبي، از تله كابين بي بيان استفاده كند و به تصور اين كه هنگام رسيدن كابين ها به مقصد و موقع دور زدن از آنها به پايين مي پرند، سوار يكي از آنها مي نشود. اما در پايان مسير آنها موفق نمي شوند كه به موقع پياده شود و در نتيجه به داخل واگن هاي باري كه براي حمل گوگرد آمده بودند، سقوط مي كنند. در همين حال ساير كابين هاي حامل گوگرد از راه مي رسند و محموله ها را روي سر آنها خالي مي كنند!

البته بعدها گاز ترش مسجد سليمان به وسيله خط لوله به پتروشيمي ماهشهر انتقال يافت و تا آنجا كه مي دانم اكنون از آن مجموعه فقط دو حوضچه باقي مانده است.

نعمت ا.. امام

كارمند بازنشسته نفت

منبع خبر:http://www.petromuseum.ir/

تصویر نویسنده خوزتوریسم

بَنگِله

بَنگِله
احمد كعبي فلاحيه

واژه بنگله (به معنای خانه ویلایی) اصطلاحی است که به صورت کاملا گسترده در جنوب خوزستان به کار می رود. هیچ نوع بنگله ای تا یک قرن پیش در جنوب خوزستان وجود نداشت. با پیدایش نفت و ورود انگليسي ها به جنوب كشور، ساخت و ساز این نوع خانه های ویلایی آغاز شد. مساحت بنگله ها معمولا از 500 متر شروع می شد و به 1000 متر ختم می شد. بنگله با اینکه ظاهرا یک کلمه انگلیسی است ولی در واقع کاملا شرقی است. این کلمه در انگلیسی به صورت« بَنگ لاو» نوشته می شود. متن لاتین آن را میتوانید در پاورقی همین مقاله ببینید. (1) . همچنین می توانید با جستجو در لغتنامه های معتبر انگلیسی زبان، مانند «دیکشنری هَریتِیج» مطالب بیشتری راجع به آن بدانید.

ریشه اصلی این کلمه، کاملا هندی است و می توان گفت که دقیقا از زبان بنگالی (زبان یکی از ایالتهای هندوستان) به زبان انگلیسی وارد شده است. بنگال کشوری است که بعدها توسط استعمار انگلستان از هند جدا شد. شاعر معروفِ آن «تاگور» با دیوان منحصر به فرد خود، توانست جایزه ادبیات نوبل را در آن ایام از آن خود کند. در آن هنگام ایالت بنگال هنوز از هندوستان جدا نشده بود. انگلیسی ها در دوران سیاه استعماری خود، که در بنگال فرمانروایی می کردند در همچو خانه های ویلایی بزرگ اسکان داشتند . بنگلو یعنی خانه های ویلایی به سبک خانه های ویلایی بنگال! دقیقا مثل این است که بگوییم خانه هایی به سبک خانه های ماسوله در شمال ایران. بنگلو یعنی منسوب به بنگال!...

ولی بنگله های آبادان از نظر زیرساخت، تفاوت های قابل توجهی با نسخه اصلیِ خود داشتند . انگلیسی ها هر جا که می رفتند شرایط و مختصات جغرافیایی محل جدید را به دقت مورد توجه قرار می دادند. مثلا برای ساخت بنگله های مورد نظر در جنوب خوزستان و به خصوص آبادان ، ازملاط و مصالح بومی همان منطقه استفاده می کردند . همان طور که می دانید خاک آبادان بسیار مرطوب است بدین معنا که اگر نیم متر از خاک را بردارید، براحتی به آب می رسید! مجاورت آبادان با آب های پیرامون خود و همچنین ارتفاع سطح آب با خاک این جزیره، باعث شده که معماران انگلیسی، شرایط اقلیمی آن محل را مورد توجه بیشتری قرار دهند. آن طورکه از بازنشستگان قدیمی نفت شنیده ام، اساس یا پیِ دیوار این خانه ها با یک ورقه از نوعی فلز خاص پوشانده شده است. افزودن این ورقه که احتمالا آلیاژ خاصی هم دارد، برای جلوگیری از نفوذ «رطوبت بی امان» به پیِ این نوع از خانه ها است. خانه های معمولیِ ساخته شده توسط بنّاهای بومی، بعد از مدتی شوره می زد و رطوبت، سرانجام پیِ آن را خراب می کرد!

پس از پایان گرفتن جنگ ایران و عراق، من توانستم سفری به آنجا داشته باشم. هنوز بسیاری از خرابه ها باقی بودند و شخصِ ناظر می توانست جزییات هر چیزی را آن چنان که هست عینا به چشم ببیند. من در آنجا دیدم که جنس سایه بانهای این خانه ها از سَعَف بود. سعف، برگِ نخل است که همان برگ درخت خرما است. با این تفاوت که برای محکم کردن آن، یک لایه گچ سفت هم روی آن کشیده بودند. همچنین پشت بام این خانه ها با گل رُس پوشیده شده است. در بنگال، به آن صورت، گل رُس نداریم بلکه غالب زمین ها، پوشیده از ماسه یا شِن نرم است. همان طور که می بینید، تفاوت های اقلیمی، جزییاتی از تفاوت های موجود را به ما نشان داده است.

معمولا هیچ کس خانه های کارگری را، بنگله نمی خواند. چون خانه های کارگری فاقد ویژگی های پیش گفته بودند. ولی خانه های کارمندی به بالا، به دلیل داشتن ویژگی های فنی و رفاهی عملا در همین جرگه قرار می گرفتند. ناگفته نماند که بنگله های موجود در آبادان مدلهای مختلفی داشتند و بهتری نوع آن، به اصطلاح دوبلکس بود که پذیرایی در همکف و اتاقهای خواب، همراه با سرویسهای وابسته در طبقه بالاتر قرار داشت. در آبادان تا سال 1343 تقریبا 400 واحد مسکونیِ کارمندی (موسوم به بنگله) با سایز و کلاسهای مخلتف وجود داشت.

بهترین نوع این بنگله ها نوع الف بود که فقط 10 واحد از آنها درآبادان وجود داشت . نوع الف، صرفا به روسای پالایشگاه و سران رده بالا تعلق می گرفت. طبعا این نوع خاص،دارای ویژگی های منحصر به فردِ خود بود. بسیاری میل دارند بدانند که این نوع از بنگله ها چه خصوصیاتی داشتند. ما دقیقا از جزییات ماجرا بی خبریم ولی اگر بخواهیم به شکل قیاسی آمار بدهیم یاید به نیم قرن پیش برگردیم.

بنگله ها بستگی به مالکین یا ساکنین خود ، از آپشن های گوناگونی برخوردار بودند. مثلا تعداد اتاق ها، نوع و جنس چوب و مواد موجود، شکل و شمایل مبلمان، مُدل های به کار رفته در وسایل ضمیمه شده به آن و غیره ....

ولی جالبترین بخش آن، تلفیق سنت های معماری ایرانی با همتای هندی آنها بود. در آخرین سری ساخت بنگله ها می بینیم که کاشی کاری اصفهان نیز خود را واردِ گود می کند. اگر توریست ها، آخرین سری بنگله ها را از نزدیک دیده باشند، حضور سنت های معماری اصفهان را در نمای بیرونی این بنگله ها تصدیق می کنند. درحالی که بنگله های اصلی که در بنگال فراوانند، فاقدِ این عناصر ایرانی اند. آنچه که ما از این ماجرا آموختیم، این است که معماران انگلیسی به تدریج سعی داشتند کارشان را به سبک های سنتی ایرانی نزدیک تر سازند. طبعا همچون سیاستي از انگلیسی ها برای همه آشکارا جلوه گری می کند. این نکته از آن جهت عرض شدکه نباید یک «کلیت» را با هم دید و یک قضاوت کلی را دنبال كرد.انگلیسی ها نه تنها در معماری، بلکه در هر موردی، نظم و سلیقه خود را حاکم کردند.

...................................................................................................................

1. بنگله به انگلیسی می شود bungalow . به نقل از فرهنگ اصطلاحات آبادان، مولف : احمد کعبی فلاحیه. انتشارات تمدن پارس. چاپ دوم.

منبع:http://www.petromuseum.ir/

تصویر نویسنده خوزتوریسم

چادر واری

چادر واری

خانه مکانی است امن برای استراحت ، زندگی کردن و آسودن . در این مکان معمولا یک فرد یا یک خانواده زندگی می کنند در فرهنگ سنتی به اصطلاح چهار دیواری گفته می شود. قوم عشایر نشین بختیاری سالهاست در خانه هابی زندگی می کنند که دیوار ندارد.

عکس: محسن رضائی

 

معرفی رسانه

رسانه گردشگری و فرهنگی خوزستان


با مجوز رسمی نشر دیجیتال برخط
مرکز توسعه فناوری اطلاعات و رسانه های دیجیتال
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کشور

شماره مجوز: ۵۰/۲۲۹۰۶

شماره ثبت: ۱۰۱۸۷

کد شامد: ۱۲-۰-۶۵-۲۹۳۹۸۶-۱-۱

رسانه  تخصصی گردشگری و فرهنگی استان خوزستان
منتخب مرحله اول  جشنواره دزفول گرام ۹۷

برگزیده  و رتبه دوم در یازدهمین جشنواره ملی
رسانه های  دیجیتال کشور  سال ۹۸

برگزیده پویش زندگی از نو سال ۹۹

گروه رسانه ای گردشگری وفرهنگی خوزستان
رسانه ای برای  معرفی وشناخت جاذبه های.باستانی.تاریخی
طبیعی.مذهبی استان خوزستان

معرفی اقوام و فرهنگ ملی و محلی و آداب و رسوم اقوام

منتخب گزارشهای تصویری  و رویدادهای  خبری حوزه گردشگری و فرهنگی کشور و استان خوزستان از منابع معتبر خبرگزاریها استانی و کشوری

برگزاری همایش ها..کارگاه های آموزشی..نمایشگاه هاو جشنواره های درون استانی و برون استانی بامحوریت معرفی جاذبه های گردشگری و معرفی اقوام و فرهنگ ملی و محلی و آداب و رسوم اقوام خوزستان

مشاوره وراهنمایی به علاقه مندان و دانشجویان درحوزه گردشگری و فرهنگی

اراِیه کلیه خدمات گردشگری در استان خوزستان
برگزاری انواع تورهای گردشگری در سطح استان خوزستان

ارتباط با ما:
۰۹۱۶۶۰۶۲۱۱۳
۰۹۳۰۲۳۱۸۷۴۶
پیوندهاوشبکه های اجتماعی
logo-samandehi ................... > ................. شعار سال ۱۴۰۳  height=  height=  height=  height=  height=  height=  height=  height=  height=  height=  height=

آمارگیر وبلاگ