محله دزفولی‌ها رامهرمز

در زمان قاجار، خانواده‌هایی از شهر دزفول برای کسب و کار به رامهرمز آمدند و در محدوده‌ای سکنی گزیدند. به تدریج، آنجا به محله دزفولی‌ها معروف شد. در گذشته، افرادی که در کنار هم زندگی می‌کردند، معمولاً از یک خانواده بودند و با رشد خانواده‌ها، آن مجموعه بزرگ‌تر می‌شد. در محلات رامهرمز، علاوه بر ساکنان اصلی، افرادی با قومیت‌های دیگر نیز ساکن بودند. مثلاً در محله شوشتری‌ها، علاوه بر خانواده‌های شوشتری، رامهرمزی‌ها، بهبهانی‌ها و اقوام دیگر نیز زندگی می‌کردند. اما جمعیت غالب محله شوشتری‌ها خودشان بودند و به همین دلیل آن محله به این نام معروف شد. برای محله‌ی دزفولی‌ها هم چنین بود.

محله دزفولی‌ها روبروی محله شوشتری‌ها قرار داشت و ساکنان آن از دزفول به رامهرمز آمده بودند. همه آن‌ها بازاری بودند و تجارت می‌کردند. این محله همچنین حسینیه‌ای جداگانه داشت که توسط خانواده هابیلی (ملقب به مجتهد رامهرمزی) وقف شده بود. این خانواده که از خانواده‌های قدیمی رامهرمز بودند، در آن محله زندگی می‌کردند. در سند حسینیه، این مکان به نام آسید محمد مجتهد رامهرمزی ثبت شده است، اما به دلیل مجاورت محله دزفولی‌ها با این حسینیه و برگزاری برخی مراسم عزاداری توسط خانواده‌های دزفولی در این مکان، حسینیه دزفولی‌ها نامیده شد. اکنون روی سردر ورودی حسینیه نوشته شده است: «حسینیه‌ی رامهرمزی‌ها».

خانواده‌های دزفولی که در رامهرمز ساکن بودند شامل خانواده‌های کمری، سیلانی، کوچک، دزفولی، چربی (فروزش)، گلابی، عطارزاده (عطار دزفولی)، معمار دزفولی و غیره بودند. با مصاحبه‌ای که با یکی از ساکنین محترم این محله داشتم، اذعان کردند که تمام خانه‌های محله دزفولی‌ها از گچ و سنگ ساخته شده و بعدها آجری شدند. این خانه‌ها دارای شوادون بودند و تابستان را در شوادون سپری می‌کردند. فضای شوادون زیر ساختمان نبود بلکه در زیر فضای حیات قرار داشت و به همین دلیل این خانه‌ها باغچه نداشتند. همه خانه‌های محله دزفولی‌ها دارای چاه آب بودند و آب مورد نیاز خود را از چاه تأمین می‌کردند. گفته می‌شود که شوادون هم دو طبقه بود؛ باد از روی چاه آب عبور می‌کرد و پس از آن وارد شوادون می‌شد. شوادون فضایی بسیار خنک داشت و مواد غذایی معمولاً در آن نگهداری می‌شد.

در محله دزفولی‌ها، خانه خانواده کوچک بسیار زیبا بود؛ خانه‌ای بزرگ با مساحت تقریباً بالای هزار متر که دارای اندرونی و بیرونی بود. این بنا خانه‌ای بسیار فاخر بود که تماماً با آجر ساخته شده بود. خود خانواده کوچک برای ساخت این خانه یک کوره آجرپزی ساخته بودند تا آجر مورد نیاز خود را تأمین کنند. معمار هم از دزفول برای ساخت خانه آمده بود. یکی از همشریان محترم ساکن در این محله اذعان کرد که در کودکی با فرزندان آن‌ها بازی می‌کردند و روی پشت بام خانه‌شان حتی برای کبوترها و لک‌لک‌ها هم با آجر لانه درست کرده بودند.
- مراسم مذهبی و جشن‌ها

از مراسمات مذهبی و جشن‌هایی که در این محله برگزار می‌شد سوال پرسیدم، گفتند: که در محله دزفولی‌ها تمام سال هر شب در خانه‌ای روضه برگزار می‌شد، به جز ماه محرم و صفر که مراسم جداگانه‌ای داشتند. مثلاً هر هفته از شنبه تا پایان هفته هر شب مراسم متعلق به یک خانواده بود تا پایان سال. روضه‌ها هم توسط روضه‌خوان‌های مشخصی انجام می‌شد. در ایام محرم نیز مراسمی به نام «پنج تن» برگزار می‌شد؛ دور تا دور حیاط خانه کتیبه‌هایی نصب می‌کردند و کل حیاط فرش می‌شد. در هر خانه پنج روز مراسم برگزار می‌شد و پس از روز پنجم مراسم به خانه دیگری منتقل می‌شد. چون این مراسم رسمیت و اهمیت خاصی داشت، روضه‌خوان را از قم دعوت می‌کردند و روضه‌خوان‌های محلی نیز در کنار او حضور داشتند. حتی گفته می‌شود قالی‌هایی که در حیاط پهن می‌شد مخصوص این مراسم بود؛ قالی‌ها در همه خانه‌ها برای مراسم «پنج تن» جابه‌جا می‌شدند و مردم نیز برای اجرای مراسم جمع می‌شدند.

از دیگر مراسم‌های جشن نیز می‌توان به «سفره شاه پریون» اشاره کرد که معمولاً در روزهای شنبه و چهارشنبه در ماه رجب برگزار می‌شد. همچنین مراسمی در شهر دزفول به نام «بی‌بی سه‌شنبه» وجود داشت، اما دزفولی‌های ساکن رامهرمز آن را اجرا نمی‌کردند.

برای مراسم عروسی نیز رسمی به نام «زن طلبون» وجود داشت؛ چند نفر از خانواده داماد به خانه بستگان می‌رفتند (همراه با کِل و دست زدن) تا آن‌ها را برای مراسم عروسی دعوت کنند. بستگان نیز معمولاً کله قند به آن‌ها هدیه می‌دادند. خانواده داماد بستگانی که نسبت دورتر داشتند را ظهر دعوت کرده و بستگان نزدیک را برای شام دعوت می‌کردند.

عید فطر نیز اهمیت خاصی در محله دزفولی‌ها داشت. در سالن اصلی یک سفره پهن کرده و روی آن نشا (نوعی شیرینی که با نشاسته، زعفران و شکر درست می‌شود)، کلوچه‌ی دزفولی و فرنی همراه با چای قرار می‌دادند. سپس به خانه یکدیگر برای عید دیدنی می‌رفتند؛ معمولاً ابتدا در یک خانه جمع شده و بعد با هم به خانه کسانی که عزادار بودند، مراجعه می‌کردند.

در اغلب خانه‌ها اتاقی به نام «هشت دری» وجود داشت که اتاق بزرگی بود و سطح آن از بقیه اتاق‌ها بالاتر بود؛ این اتاق مخصوص مهمانان آقا بود و خانم‌های مهمان به اندرونی می‌رفتند. اما با گذشت زمان، این مراسم تغییر کرد.

بقیه اتاق‌های موجود دارای درهای تو در تو بودند و اتاق‌ها نیز طاقچه‌های متعددی داشتند؛ بالای طاقچه فضای دیگری به نام «رف» وجود داشت که ظرف‌های چینی معمولاً آنجا قرار داده می‌شد.

در محله دزفولی‌ها ساباطی وجود داشت که از قدیم الایام در رامهرمز بود. گفته می‌شود که در رامهرمز ساباط‌های متعددی داشت. متأسفانه خیابان طالقانی از میان محله دزفولی‌ها عبور کرد و بسیاری از خانه‌های دزفولی را تخریب کرد؛ مثلاً خانه فاخر و زیبای خانواده کوچک یا خانه‌های خانواده گلابی (چهار خانه بزرگ و زیبا) یا خانه خانواده پارسی پور نیز بر اثر خیابان کشی تخریب شدند.

آقای معمار دزفولی نیز معمار بود و اغلب برای خانواده‌های دزفولی کار می‌کرد. دلیل دیگری که سبب تخریب خانه‌های محله دزفولی‌ها شد، موشکباران بود؛ دو موشک به این محله اصابت کرد و چندین خانه زیبا را تخریب کرد، از جمله خانه خانواده توکل.
متأسفانه عدم آگاهی چه در گذشته و چه اکنون موجب نابودی آثار تاریخی ارزشمند رامهرمز شده است.

نگارش:سارا حسینی