با توجه به سخنان نماینده شوش در انتقاد به میراث‌فرهنگی؛

*نسل آینده باید با آگاهی و شناخت کم‌کاری نسل برنامه‌ریزان شهری امروز و دیروز شوش را جبران کنند*

*برخی نمایندگان مجلس دوست دارند کم کاری خود و همکارانشان را گردن میراث‌فرهنگی بیندازند*

*برخی عادت دارند با پافشاری مردم و میراث را مقابل هم بگذارند*

*مجتبی گهستونی*

در این نوشتار قصد دارم که گریزی به سخنان یک نماینده مجلس بزنم که البته ایشان و برخی از دیگر همکارانش در مجلس گاهی برای اینکه از مسئولیت محوله بر دوش خود فرار کنند مسئولیت را متوجه دیگران می‌کنند.
اخیرا مصاحبه‌ای از نماینده شوش در مجلس خواندم و گفته بود که وزارت میراث‌فرهنگی و گردشگری در شهرستان شوش آن هم با دو اثر جهانی هیچ کار ماندگار و ارزشمندی در حوزه میراثی و گردشگری انجام نداده است.
قبل از اینکه به ذکر چند نکته بپردازم ابتدا بخشی از سخنان این نماینده که نکات خاصی در آن وجود دارد را بخوانید. البته قصد من تعریف از وزرات میراث‌فرهنگی نیست بلکه هدف یادآوری وظیفه فراموش شده نمایندگان است.
ایشان در سخنان بعدی خود یادآور شده بود که نیایشگاه چغازنبیل یک اثر باستانی آن‌هم جهانی است که این روزها به علت بی‌توجهی و نبود امکانات در اطراف آن در بیابان رها شده است.
و البته باز تاکید می‌کند که وقتی اعضای کمیسیون اجتماعی مجلس در بازدید از آثار تاریخی شهرستان شوش به خصوص موزه هفت‌تپه تعجب کردند که این مکان‌های ارزشمند چرا باید چنین وضعیتی داشته باشند. چرا وزارت میراث‌فرهنگی توجهی ویژه‌ای به این مکان‌های ارزشمند نکرده است.
ایشان حتی یادآور می‌شود که ظرفیت‌ها و پتانسیل‌های شهرستان شوش برای مردم ایران به خوبی معرفی نشده است. چرا باید این شهر جهانی آن هم با قدمت بسیار بالا از داشتن جشنواره یا همایش کشوری یا بین‌المللی محروم باشد؟ پیشرفت شهرستان شوش در حوزه اشتغالزایی میراث‌فرهنگی و گردشگری قفل شده است.
اگر چه ایشان به طرح توسعه حرم حضرت دانیال نبی(ع) اشاره می‌کند و خواستار در نظر گرفتن اعتبارات ویژه از سوی وزارت میراث‌فرهنگی برای طرح توسعه حرم می‎شود اما باید به ایشان یادآور شوم که سالانه مبالغ هنگفتی از وجوهات نقدی و غیر نقدی مردم تحویل حرم می‌شود و سازمان اوقاف و امور خیریه آن را برداشت می‌کند. آیا بهتر نیست نماینده محترم از سازمان متولی جویای طرح توسعه حرم شوند.
ضرورت دارد که به این نماینده و سایر همکارانش یادآور شوم که حفاظت از آثاری که فخر بشریت است خود سر آمد وظایف میراث‌فرهنگی است که علی رغم همه ناملایمات همچنان با ایستادگی کارشناسان در پایگاه‌های میراث جهانی ادامه یافته و میابد، چه نماینده مجلس در تمام ادوار پیگیر حقوق بر باد رفته ایشان باشد چه نباشد.
قطعا برنامه‌ریزی برای توسعه شهرستان بر اساس ظرفیت‌های میراث جهانی وظیفه شورای برنامه‌ریزی شهرستان و پیگیری شخص نماینده است. موضوعی که بارها در جلسات کارشناسی به آن تاکید شده است. آیا ایشان تاکنون طرحی که اجرایی باشد و مخاطره‌ایی برای میراث جهانی نداشته باشد ارائه داده‌اند؟
ایشان و سایر همکاران خود کدام شورای مشورتی را از ابتدای جلوس بر صندلی نمایندگی برای اعتلا و توسعه پایدار شوش بر مبنای داشته‌های فرهنگی‌اش تشکیل داده است؟
متولیان برنامه‌ریز شهرستان شوش تاکنون چه آمایشی از ظرفیت‌های شوش داشته‌اند که حوزه فرهنگ در آن برجسته دیده شده باشد؟ بر اساس کدام آمایش تصمیم دارند شهرک صنعتی شماره ۲ شوش را بر روی طاقدیس سردار آباد که نشانه مسلط محیطی و از دلایل مکان‌یابی «شهر اونتاش ناپیریشا» و «زیگورات چغازنبیل» است بسازند و پافشاری و اصرار بی‌حد می‌کنند؟
آقای نماینده، مگر با اصرار بی‌حد مجوز ساخت «پل نظام مافی» را در یک سال گذشته نگرفته‎اید. مگر نمی‌گفتید گرفتن حق مردم فریاد نمی زدید؟ مگر از گره ترافیکی نمی گفتید. مگر از دسترسی نامناسب به تنها بیمارستان شهر (که خود جای هزار اما و اگر تخصصی دارد) حرف نمی‌زدید، پس چرا با گذشت یکسال از دریافت مجوز نهایی میراث‌فرهنگی آن هم با گمانه‌زنی محل پایه‌ها هنوز هیچ اقدامی صورت نداده‌اید؟ نکند میراث‌فرهنگی وظیفه ساخت پل را هم باید بر عهده بگیرد؟
آقای نماینده، ورودی ناهماهنگ شهر شوش با بلواری عظیم و بی‌استفاده و بی‌ریخت بدون هیچ منطق شهرسازی در کدام شورای ترافیک بررسی و تایید شده است؟ آیا صاحب نظری هست بگوید این همه پهنای بلوار و آی‌لند در این ورودی چه مفهومی دارد؟ میراث‌فرهنگی که از سال ۹۲ واضح و روشن موضع خود را در مورد عدم ساخت زیر گذر شفاف بیان کرد چرا با پافشاری بیش از حد بدون پشتوانه فکری و علمی مردم و میراث را مقابل هم گذاشتید و امروز برای ورودی شهری که سرآمد شهرهای روزگار بوده این‌همه نابسامانی افریده‌اید؟ چه کسی پاسخگوی حق مردم بی‌نوای شوش است؟
اگر شما هم از جمله افرادی هستید که به ساخت میدان تعزیه بر روی میراث جهانی ایرادی ندارد، پس حتما به بهره‌‎برداری از ساختمان ترمینال و تسطیح و ساخت دیگر تاسیسات که نشانه تعرض به میراث‌فرهنگی است رضایت می‎دهید. اما واقعا این معنی توسعه نیست. اما تعریف شما از کار ارزشمند که از قضا از وظایف میراث‌فرهنگی باشد چیست؟
ساخت راه آهن شکست خورده شوشتر به هفت‌تپه که تعرض آشکار به جنگل ملی دز است آیا ایده‌آل شماست؟ یا ساخت پروژه کارخانه قند آن هم بر روی عرصه و حریم میراث جهانی؟ اینها که همه‌اش نادیده گرفتن قوانینی است که قانون‌گذاران قبلی در مجلس وضع کرده بودند. به نظر شما می‌توان شهری را ثبت جهانی کرد ولی به ضوابط عرصه و حریم آن پایبند نبود؟ جواب خیر است.
پس لازم شد یادآوری کنم اولین وظیفه میراث‌فرهنگی حفاظت و صیانت از آثار بوده و هست خود شما، نمایندگان پیشین، فرمانداران و... چقدر در انجام این وظیفه همراه بوده‌اید؟ چقدر بدنبال دور زدن قوانینش بوده‌اید؟
ما که اعتقاد داریم ثروت فرهنگی شوش را نسل حاضر متوجه نشده است، اما امیداریم نسل آینده با آگاهی و شناخت و برنامه‌ریزی این همه کم‌کاری نسل برنامه‌ریزان شهری امروز و دیروز شوش را جبران کنند.