به مناسب روز جهانی صنایع دستی؛

ماندگاری هنر شهید بهروز مرادی با احیا آثار باقی مانده از جنگ

یکی از ساختمان‌های باقی مانده از جنگ در خرمشهر ساختمان قدیم گمرک می‌باشد که در یکی از بهترین نقاط شهر قرار گرفته و در لیست آثار ملی دفاع مقدس نیز به ثبت رسیده است. این بنا می‌تواند بعداز مرمت به خانه هنر، گالری و مرکز فروش صنایع دستی و هنری هنرمندان شهر تبدیل شود.

به گزارش بامداد زاگرس آنلاین:شهید بهروز مرادی در اول دی ماه 1335ه.ش. در خرمشهر و در خانواده‌ای اصفهانی متولد شد. تحصیلاتش را در خرمشهر شروع کرد و در مدرسه بازرگانی کوروش کبیر، با شهید «محمدعلی جهان آراء» همکلاس بود. پس از آن به عنوان معلم آغاز به کار کرد. 

بهروز به همراه سایر بچه‌های خرمشهر، در جریان پیروزی انقلاب اسلامی نقش موثر داشته است.

او در سال ۱۳۶۴ه.ش. در رشته صنایع دستی در دانشگاه هنر اصفهان قبول شده و مشغول به تحصیل شد، اما بخاطر حضور در جبهه و دفاع از خاک و ناموس خود، تحصیل را نیمه کاره رها کرده و به طور کامل در خرمشهر ماند و بجای قلم و دفتر در دانشگاه، ارپی جی، دوربین و قلم در خط مقدم جبهه بدست گرفته و در خرمشهر به دفاع و ثبت وقایع و مکتوباتی پرداخت که بعدها آثاری ماندگار شده و سرلوحه‌ی کار خیلی از مستندسازان بوده‌اند.

شهید مرادی همان جوان خوش خط و هنرمندی است که تابلوی: «به خرمشهر خوش آمدید، جمعیت 36 میلیون نفر» را نوشته و مانند یک سند تاریخی از خود به یادگار گذاشت به‌طوری‌که اکنون این جمله‌ی ساده اما پر از معنا و مفهوم نقل محافل جهانیان شده است. 

 

 

به شهید «بهروز مرادی» لقب قلم سرخ مقاومت خرمشهر داده‌اند زیرا همواره قلم و دفترش همراهش بود و تمام خاطرات آن روزهای خونین را در کنار جنگیدن، روی کاغذ و یا دیوارهای زخمی شهر مینگاشت و نقاشی می‌کرد. نوشته‌ها و طرحهایش بر درو دیوار و کالبد زخمی شهر برای رزمندگان قوت قلب و انرژی بود اما برای نیروهای اشغالگر تضعیف روحیه و پاسخی قاطع و دندان شکن.

عراقی‌ها وقتی شهر را اشغال کردند روی دیوارهای خرمشهر نوشته بودند: «جئنا لنبقی» (آمده‌ایم که بمانیم). بهروز اصرار داشت که این نوشته‌ها باید حفظ شود تا در آینده نشان بدهد که عراقی‌ها برای چه به خرمشهر آمده بودند و برای چه به خاک ایران تجاوز کرده بودند و نشان بدهد که چطور رفتند و با این تفکر بود که بهروز مرادی بعد از آزادی خرمشهر درسومین روز خرداد زیر این جمله را در پاسخ به آنها نوشت: آمدیم نبودید.

 

بهروز یکی از جوانان همین شهر بود که با افتادن اولین آجر از دیوار های خرمشهر سنگینی اسلحه را روی شانه‌اش احساس کرد و تا آزادی خرمشهر و از آن جا تا عملیات غرور آفرین کربلای پنج در شلمچه که به درجه رفیع شهادت نایل آمد، آن را زمین نگذاشت.

 

 

---

در خاطراتی که از  شهید بهروز مرادی توسط هم‌رزمانش نقل شده، ذکر کرده‌اند که بعد از سقوط خرمشهر، وی شب ها با یک ضبط صوت در شهر قدم میزد و صداهای مختلفی را ضبط می‌کرد. شهری که در آن پرنده پر نمی‌زد و تنها صدایی که در آن به گوش می‌رسید؛ صدای گلوله، خمپاره و زوزه باد بود که در میان در و پنجره های خانه های خالی شهر می پیچید. میکروفن ضبطش را کنار شط می‌گذاشت و صدای آب را که با صدای گلوله و انفجار همراه می شد ضبط می‌کرد، از او می پرسند این صداها به چه درد می‌خورد؟ پاسخ می‌دهد: 

 

هم زمان با آرشیو آثار مادی جنگ تحمیلی نیاز به آرشیو صوتی هم خواهیم داشت و این افکت‌های صدا می‌تواند بعدها به مستندسازان ما کمک کند که برای ساخت فیلم هایشان از صداها و افکت های ویژه و خاص خرمشهر استفاده کنند و حس و حال این روزها نیست با صدا به نسل اینده منتقل می‌شود. 

 

او اینگونه بفکر مستند سازی آثار جنگ و نگران فراموش شدن این خاطرات بود، اکنون هم اثار جنگ براحتی پاک می‌شوند چون به آنها به چشم مخروبه و آهن پاره می‌نگرند. 

یکی از دلایل اصرار به حفظ آثار باقی مانده از جنگ احترام به خواسته های بهروز مرادی‌ها می‌باشد که همواره می‌‌خواستند آن لحظات سخت و حزن‌انگیز در تاریخ ثبت شود تا آیندگان از این حوادث که بخشی از تاریخشان خواهد بود، با جزییات باخبر شده و بتوانند حس و درک بهتری از انهمه سختی و مشقت مردمی که می‌خواستند سالها زندگی کنند اما دشمن به خاکشان تجاوز کرد، داشته باشند. 

 

---

آثار باقیمانده از جنگ نباید پاک شوند اما بدین شکل نیز نباید رها شوند، باید در چرخه گردشگری با حفظ کالبد اما با تغییر کاربری و احیاء (باززنده سازی) وارد شوند تا علاوه بر رفع نیازهای امروز جامعه بومی به رشد اقتصادی شهر از طریق توسعه گردشگری و اشتغال پایدار وابسته به آن، کمک کنند. هدف شهید بهروز مرادی و هم‌رزمانش هم از ثبت و ضبط آن لحظات چه بصورت صوت و چه بصورت تصویر و نوشته، قطعا جز این نبوده است.

امید است به بهانه روز جهانی صنایع دستی و به پاس گرامیداشت این شهید گرامی که هنر و آثارش زبانزد جامعه جهانی می‌باشد، یکی از ساختمان‌های باقی مانده از جنگ در خرمشهر را با حفظ کالبد بیرونی، مرمت کرده و با نمایش آثار هنری و دست نوشته‌های شاخص تمامی شهیدان هنرمند دوران جنگ تحمیلی در بخشی از این بنا، به خانه هنر و صنایع دستی برای هنرمندان جامعه امروز تبدیل می‌کردند تا هنرمندان این دوران با دیدن آثار هنرمندان شهید و جان برکف همواره خط فکری و رشادت‌های آنها را سرلوحه زندگی و فعالیتهای هنری خود قرار دهند و از این طریق ارتباط گذشته که برای خیلی از نسل حال و اینده مانند یک پدیده پیچیده بوده را با آینده برقرار نمایند.

 

---

یکی از ساختمان‌های باقی مانده از جنگ در خرمشهر ساختمان قدیم گمرک می‌باشد که در یکی از بهترین نقاط شهر قرار گرفته و در لیست آثار ملی دفاع مقدس نیز به ثبت رسیده است. این بنا می‌تواند بعداز مرمت به خانه هنر، گالری و مرکز فروش صنایع دستی و هنری هنرمندان شهر تبدیل شود.

 

---

این ساختمان قبل از دهه‌ی ۴۰ ساخته شده و در دهه ی ۵۰ ، سایت اداری در کنار آن احداث گردید. این ساختمان در ابتدا نمایندگی شرکت دوژ و جنرال موتور آمریکا در خرمشهر بوده و بخش پشتی ایـن مجموعه به عنوان گاراژ ، پارکینگ و تعمیرگاه ماشین آلات نیمه سنگین استفاده می‌شده است علاوه بر این چند سالی قبل از دوران جنگ، دفاتر تجاری و بازرگانی مرتبط به گمرک و بندر در آن مستقر بوده‌اند برای همین اکنون بنام ساختمان متروکه گمرک معروف می‌باشد. در دوران دفاع مقدس و دوره‌ی اشغال خرمشهر به عنوان مقر یا سنگر و دیده‌بانی نیروهای اشغالگر بعثی و بعد از آزادسازی خرمشهر، رزمندگان ایرانی از آن به عنوان مقر، به دلیل نزدیکی به کانال عضدی (شاخه ایاز رودخانه کارون)، استفاده می‌کردند. این ساختمان در حال حاضر متروکه بوده و دارای مالک خصوصی می‌باشد.

 

---

علاوه بر اینکه این بنا و بافت پیرامون آن حکایت‌ها و قصه‌های ناگفته فراوانی در خود نگه داشته که می‌توانند هرکدامشان سوژه‌ای برای یک فیلم، داستان، شعر و خود محتوای خانه هنر باشند، پس از اعطای کاربری جدید آیندگان نیز قطعا حکایت‌هایی به آن می‌افزایند و باز به نسل‌های آتی منتقل می‌کنند و این یعنی تداوم ارتباط گذشته، حال و اینده با کمک ارتباط هنر و صنایع دستی با زندگی مردم در شهر خرمشهر.

با تخریب آثار بجای مانده از جنگ که بخشی از میراث فرهنگی ما نیز هستند، نتنها یاد و خاطره رزمندگانی که سال‌هایی از عمرشان را در آنها سپری کرده‌اند و بخشی از میراث ناملموس ما محسوب می‌شوند، در معرض خطر فراموشی قرار می‌گیرد، بعلاوه باعث می‌شود گذشته در گذشته باقی بماند و به نسل آتی برای خلق آینده ای گوناگون و نقش آفرین منتقل نشود.

 

 

---

 

 

نویسنده :نجلا درخشانی؛ کارشناسی ارشد مرکت و احیاء بناها و بافت‌های تاریخی