
قصه عروسک بومی آبادان
قصه عروسک بومی آبادان
پیامهایی از روزگار پیشین برای آیندگان
اسباببازیها نشانی از فرهنگ و نوع زیست ما در طبیعت پیرامونمان هستند. با کنکاش و تحلیل در نوع ساخت و مواد اولیه بهکار گرفته شده در ساخت آنها میتوان دریافت که تجربه زیسته سازنده اسباببازی چه بوده است.
عروسکها راویان قصههای ناگفته هر دیارند. اسباببازیهای شهری آبادان نماد کودکی که سالها زیر سایه غول صنعت در آبادان پنهان شده بود و با جستوجو در لایههای زیرین فرهنگِ گرهخورده با نفت پیدا شد.
وقتی به عنوان مردمشناس به آبادان سفر کردم طی سالها سکونت و زندگی در آبادان به دنبال نشانههای کودکی، نشانی از نفت در خاطرات بومیان همراه بود .
اسباب بازی های پِلِیتی
بیشترین پاسخی که در پژوهش شنیده میشد این بود: «ما اسباببازیهای خارجی از استور شرکت نفت میخریدیم.» بعد از مدتی به این نتیجه رسیدم که باید از صنعت و تاثیر آن آغاز کرد. طی مصاحبهها نشانههایی از اسباببازیهای دستساز کارکنان شرکت نفت پیدا شد؛ روروئک، قایق و ماشین پِلِیتی که امروز نمونههای آن در موزه کارآموزان به نمایش در آمده است.
عروسک شُلی
یکی از لذات زندگی در کنار رودخانه آبتنی بچههاست، بچه ها معمولا در کنار رودخانه با استفاده از گِل مواد اولیه در دسترس عروسک میساختند به نام شُلی. عروسکهای شُلی پیکرکهای گلی هستند که کودکان آنها را درست میکنند و معمولا از اضافه آن ابزار خالهبازی مثل قابلمه و قاشق میسازند. از آنجایی که به گویش بومیان آبادان به گِل، «شُل» میگویند نامش «شُلی» است. این پیکرکها که نمونههایی از آن در موزه شوش نگهداری میشود، نشان از قدمت هزاران ساله این نوع از عروسک دارد.
لِعبه عروسکی از نخل
سالها پژوهش مردمشناسی درباره فرهنگ آبادان این نشانهها را برایم آشکار کرد. با توجه به موضوع پژوهش که بررسی نقش درخت نخل در باور بومیان بود، به جستوجوی تاثیر متقابل محیط زیست و فرهنگ پرداختم. تمامی زندگی مردم روستاهای آبادان با نخل تنیده شده است. نخل عزیز است و عضوی از خانواده محسوب میشود.
یکی از نشانههایی که درباره اسباببازیهای مرتبط با نخل و فرهنگ روستایی پیدا شد، جغجغهای به نام «تیگ تاگا» بود که از سرشاخههای درخت نخل تهیه میشود و بعد عروسکهایی به نام « لِعبه» که از شاخههای نخل و پارچه درست میشوند یک به یک هویدا شدند، در حالی که نمادی از فرهنگ زندگی روستایی و کشاورزیاند.
خاله مهری عروسکساز هنرمند آبادانی یکی از زنان پر تلاش بود که سالهای سال در بازارچه خود اشتغالی زنان آبادان در خیابان دبستان غرفه کوچکی داشت که در آن عروسکهای خمیری میساخت. از او درباره اسباببازیهای کودکیاش پرسیدم. او در خاطرات زندگی در روستای تنگه در حاشیه بهمنشیر گفت و عروسکهایی که از برگ نخل تهیه میشدند که لِعبه نام داشتند. هرکدام از این عروسکها روایتگر فرهنگ بومیاند.
لِعبه
لِعبهی بیبی پوشش روستایی دارد؛ پوشش آن صُب (پیراهن)، شِله (سرپوش) و عصابه که پارچه نماد زنان عزادار است. و عروسک زنان جوان با پوششی از رنگهای شاد. از حیرتانگیزترین عروسکهایی که طی پژوهش با آن روبهرو شدم عروسک مردی بود با پوششی مردان جنوب که از گل آذین نخل نر درست شده.
چلّهای
در این مرحله از جستوجو کودکی به این دنیا چشم گشود. عروسک نوزاد به نام چلّهای که علاوه بر حضورش بخشی از فرهنگ شفاهی را روایت میکند. این عرسک از پارچه درست میشود و آن را در گهواره کوچک قرار میدهند.
نمکی
نمکی هم عروسک دیگری است. روزگاری که هنوز نفت از دل چاههای خوزستان راه به بندر آبادان نکشیده بود مردم جزیره از زمینهای شورهزار نمک استخراج میکردند و صادرات نمک به کشورهای همسایه درآمدی بود برای شهر در کنار ترانزیت کالا. حالا پس از سالها خاطرات آن زندگیها و آن مردم در عروسکهای آبادان پیدا شده است. پدران و مادران عروسکی از نمک میساختند و بالای گهواره نصب میکردند تا کودکان را از چشم زخم و بیماری حفظ کند.
اکنون عروسکهای پیدا شده در طول پژوهش در حال احیا هستند و مراحل ثبت را طی میکنند. ثبت آنها ثبت فرهنگ و اعتقادات و تاریخ هر شهر و دیار است. قصههای آنها هم در صفحه اینستاگرام عروسکهای بومی آبادان با نام arousakboomi.abadan روایت میشود. قصه عروسکهای بومی پیامهایی از روزگار پیشین برای آیندگان است.
نسرین جودکی