ﺑﻨﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺷﺎﻩ ﻋﺒﺎﺱ ﺑﻪ ‏« ﻣﻼ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﺷﻮﺷﺘﺮﯼ ‏» ﻫﺪﯾﻪ ﮐﺮﺩ

 در بازار قیصریه، بازار عطارها هنوز همچون گذشته زندگی با آن حال و هوای قدیمی‌اش جریان دارد، هنوز هم بسیاری از مغازه‌ها با همان سبک گذشته پا بر جا باقی مانده‌اند، جایی که روزگاری بسیاری از تجار و بازرگانان برای خرید کالاهای سنتی اصفهان به این شهر می‌آمدند و ضمن انجام خرید و فروش با عطارها، مدتی را برای کسب آموزش از علمای بزرگی چون ملا عبدالله شوشتری در مدرسه‌ای که شاه عباس اول برای ملا عبدالله تاسیس کرده بود، اتراق می‌کردند و در طول مدت یک سال با مسائل شیعی ایرانیان آشنا می‌شدند.

این بنا در دو طبقه با ۳۲ حجره تعبیه شده که کاشی‌کاری‌های معرق آن زیبایی فضا را دو چندان کرده است، در وسط این بنا، سنگ‌فرش‌های مربوط به زمان شاه عباس اول را به وضوح می‌توان دید که در آن زمان مادی فدین از وسط آن می‌گذشت اما امروز دیگر این بخش، خشک و بی‌روح شده است.
به داخل محوطه مدرسه که پا می‌گذاریم، صدای طلاب را از داخل بعضی حجره‌ها می‌توان شنید، حالا این ایوان جنوبی با آن کتیبه‌ای که روی دیوار ضلع غربی آن تاریخ ۱۱۰۵-۱۰۷۷ حک شده است، همچون نگینی درخشان را می‌توان دید.

این تاریخ، زمان سلطنت شاه سلیمان صفوی را به هر بیننده‌ای نشان می‌دهد و مضمون آن به وقف سه دکان توسط حاجی میرزا محمد، یکی از خیرین شهر اشاره می‌کند که این را می‌شود از روی کتیبه‌ای که به خط نستعلیق نوشته شده است فهمید.محمدحسین ریاحی، استاد دانشگاه و محقق که درباره این مدرسه تحقیقات گسترده‌ای انجام داده است، می‌گوید: شاه عباس مدرسه را به این شرط وقف کرد که بعد از آن، فرزند ملا عبدالله شوشتری مسئولیت تدریس در آن را به عهده بگیرد اما با این حال بعد از آن تولیت مدرسه به خاندان شیخ‌الاسلام سبزواری واگذار شد.این بنای آموزشی اگر چه در دوران صفوی یکی از بزرگ‌ترین و معتبرترین مدارس صفوی بود اما در دوره‌های مختلف به خاطر بی‌توجهی در حفظ و حراست از این بنا، به مرور دستخوش تغییرات شد.

 

در سال ۱۱۵۸ ه.ق یعنی زمان نادرشاه افشار و نیز در دوران سلطنت فتحعلی شاه قاجار تعمیراتی در بخش‌های این بنا صورت گرفت از جمله تعمیر کتیبه سردر مدرسه که توسط حاج محمد حسین خان صدر اصفهانی، حکمران زمان قاجار در اصفهان انجام گرفت اما به مرور زمان مدرسه رو به ویرانی رفت.

در کتاب «آثار ملی اصفهان» می‌خوانیم: «در قرن ۱۴ ه.ق روز به روز بر میزان خرابی مدرسه افزوده می‌شد و اتاق‌ها نم زده بود. حتی در دالان مدرسه، قهوه خانه‌ای دایر شد و بعضی میرزاها با رفتن به آنجا برای جماعات متفرقه کاغذ و نوشته‌جات دیگر می‌نوشتند».

 

در زمان قاجار همچنین بسیاری از حجره‌ها به خصوص سقف اتاق‌های طبقه دوم خراب و طبقه اول هم به خاطر رطوبت، نم کشید و به مرور زمان نه تنها مدرسه خالی از طلاب شد که به گفته محمد حسین ریاحی، بسیاری از بخش‌های آن از بین رفت تا اینکه بالاخره در سال ۱۳۴۴ ه.ش با تلاش عده‌ای از مسئولان شهر کار بازسازی و مرمت حجره‌ها، درب‌ها و کاشی‌کاری فضاهای درونی و بیرونی آغاز شد و با اتمام کار، به یکی از مراکز علوم دینی و تحت پوشش حوزه علمیه تبدیل شد.

.

عزالدّين عبداللّه بن حسين شوشتری (تستری) از علمای منقول و معقول شیعی، رجالی و زاهد و عارف و از معاصرین شیخ بهایی در شوشتر به دنیا آمد.
مرحوم ملاعبدالله در امور خیریه و عام المنفعه نیز سرمشق روزگار بود. در قرن دهم و یازدهم در اصفهان، ميدان امام، مدرسه ملا عبد‏الله و مدرسه شيخ لطف‏الله در نقش جهان به اشاره وی بنا شد و ایشان در همان مکان نیز تدريس و ترويج می‏نمود.

 ﻣﻼ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﺗﻘﻮﺍ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺗﻮﺟﻪ ﺷﺎﻩ ﻋﺒﺎﺱ ﺍﻭﻝ ﺑﻮﺩ، ﺍﻭ ﺩﺭ ﺷﻮﺷﺘﺮ ﻣﺘﻮﻟﺪ ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺭﺍﻫﯽ ﻧﺠﻒ ﺷﺪ ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ۳۰  ﺳﺎﻝ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺩﺭ ﻧﺠﻒ، ﺑﻪ ﺍﺻﻔﻬﺎﻥ ﺳﻔﺮ ﮐﺮﺩ ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﮐﺪﻭﺭﺗﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺷﺎﻩ ﻋﺒﺎﺱ ﺍﻭﻝ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺑﻪ ﻣﺸﻬﺪ ﺭﻓﺖ ﻭ ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻟﯽ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺁﻧﺠﺎ ﺳﺎﮐﻦ ﺷﺪ .
ﺍﻣﺎ ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻝ ﺑﻌﺪ ﺷﺎﻩ ﻋﺒﺎﺱ ﺑﻪ ﻣﺸﻬﺪ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺿﻤﻦ ﺭﻓﻊ ﮐﺪﻭﺭﺕ، ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ۱۰۰۶ ﻩ . ﻕ ﺑﻪ ﺍﺻﻔﻬﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩ ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺎ ﻭﺭﻭﺩ ﺍﻭ ﺑﻪ ﺍﺻﻔﻬﺎﻥ، ﺷﺎﻩ ﻋﺒﺎﺱ ﻣﺪﺭﺳﻪﺍﯼ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﺍﻭ ﺗﺎﺳﯿﺲ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﺪﺭﯾﺲ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺁﻏﺎﺯ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺍﻭ ﻫﻢ ﺑﺎ ﭘﺬﯾﺮﻓﺘﻦ ﺍﯾﻦ ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﺖ ﺳﻨﮕﯿﻦ، ﺩﺭ ﻣﺪﺕ ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ۱۲ ﺳﺎﻝ، ﺑﻪ ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ﯾﮏﻫﺰﺍﺭ ﻃﻠﺒﻪ ﺩﺭ ﺍﺻﻔﻬﺎﻥ ﺗﻌﻠﯿﻢ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﺍﯾﻦ ﺷﺎﮔﺮﺩﺍﻥ ﻣﯽﺗﻮﺍﻥ ﺑﻪ ﻣﻼ ﻣﺤﻤﺪﺑﺎﻗﺮ ﻣﺠﻠﺴﯽ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﺍﺳﺘﺎﺩﺵ، ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺪﺗﯽ ﮐﺎﺭ ﺗﺪﺭﯾﺲ ﻭ ﺍﻗﺎﻣﻪ ﻧﻤﺎﺯ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺑﻨﺎ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻋﻬﺪﻩ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ .
ﻣﻼ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ۱۰۲۱ ﻩ . ﻕ ﺩﺭ ﺍﺻﻔﻬﺎﻥ ﻓﻮﺕ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﺴﺠﺪ ﺟﺎﻣﻊ ﺑﺎ ﺁﺏ ﭼﺎﻩ ﻏﺴﻞ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﻭ ﺩﺭ ﻫﻤﺎﻥ ﺟﺎ ﺑﺮ ﺟﻨﺎﺯﻩ ﺍﻭ ﻧﻤﺎﺯ ﺧﻮﺍﻧﺪﻧﺪ ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺪﺗﯽ ﮐﻪ ﭘﯿﮑﺮ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﻣﺎﻣﺰﺍﺩﻩ ﺍﺳﻤﺎﻋﯿﻞ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺷﺖ، ﺟﺴﺪﺵ ﺭﺍ ﺑﻪ ﮐﺮﺑﻼ ﺑﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺗﻮﻟﯿﺖ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻓﺮﺯﻧﺪﺵ ﻣﻼ ﺣﺴﻨﻌﻠﯽ ﻭﺍﮔﺬﺍﺭ ﮐﺮﺩﻧﺪ.

*از زیباترین حکایتهابی که در مورد ملا عبدالله شوشتری نقل شده است*
  روزى ملاّ عبدالله شوشترى به دیدن شیخ بهایى رفت و ساعتى با وى به گفتگو پرداخت. در این موقع صداى اذان بلند شد. شیخ بهایی فرمود: در همین‌جا نماز بخوانید تا ما هم به شما اقتدا کنیم و از فیض نماز جماعت بهره‌مند گردیم .
ملاّ عبدالله مقدارى تأمل کرد، سپس از جا برخاست و بدون آنکه در منزل شیخ نماز جماعت بخواند به خانه خود رفت. یکى از دوستان و شاگردان خاص او که حضور داشت، پرسید: شما که این‌قدر مقید هستید نماز را اول وقت بخوانید چرا خواسته شیخ را اجابت نکردید و همان‌جا نماز نخواندید؟

پاسخ داد: در آن موقع که شیخ چنین پیشنهادى کرد با خود فکر کردم، آیا اگر شیخ پشت سر من نماز بخواند تغییرى در من و نمازم ایجاد نمی‌شود؟! دیدم ممکن است در نفس من تغییرى ایجاد شود لذا نماز نخوانده از خانه او بیرون آمدم تا نمازم را گرچه با تأخیر اما با خلوص کامل بخوانم.

عزالدّين عبداللّه بن حسين شوشتری (تستری) از علمای منقول و معقول شیعی، رجالی و زاهد و عارف و از معاصرین شیخ بهایی در شوشتر به دنیا آمد.

ملا عبدالله شوشتری بعد از دوران کودکی و نوجوانی برای کسب علم و فضل به عتبات عالیات مشرف شد و از اساتید بزرگی همچون محقق و مقدس اردبیلی و همچنین محقق ثانی کسب فیض نمود.ملا عبدالله بعد از سی سال از نجف اشرف به ایران آمد و اصفهان را که حوزه بزرگی شده بود را برای اقامت برگزید. ایشان از اساتید بزرگ آن دیار شد و شاگردان بسیار بزرگی را پروراند از آن جمله: علامه مجلسی، میرداماد، محقق خوانساری، محقق سبزواری، محقق شیروانی و... .

تالیفات این مرد بزرگ نیز برای اهل فن بسیار مفید است، که از جمله آثار ایشان عبارتند از: تتمیم فی شرح قواعد علامه، شرح ارشاد علامه، شرح الفیه شهید، حاشیه مختصر عضدی، رساله فی عینیة صلاة الجمعة و... .

جناب مجلسی در وصف  استاد بزرگوارش یعنی ملاعبدالله شوشتری این‏گونه می‏نويسد: "شيخ ما و شيخ همه طايفه اماميه علامه محقق و مدقق زاهد و پرهيزکار، عالم به علم رجال و اخبار، که در اصول فقهی کسی به پايه او نيست... ."محدث بزرگوار قمی نیز در کتاب شریف فوايد این‏گونه آورده است: "عزالدين شيخ اجل مربی فقها و محدثين، تاج زهاد و ناکسين جامع معقول و منقول و مجتهدی در فروع و اصول... ."شاه عباس نيز در باب تحكيم موقعيت ملا عبدالله حكمي صادر نموده كه  در آن اين گونه آورده است: "مقرر فرموديم كه ارباب مراتب و مناصب و حكام و كلانتران و كدخدايان امصار و قرايا توفير و تمكين او نمايند و در اجراي اوامر شرعيّه مطاوعت و متابعت او كنند و شكر و شكايت او را مؤثر و منتج شمارند."

مرحوم ملاعبدالله در امور خیریه و عام المنفعه نیز سرمشق روزگار بود. در قرن دهم و یازدهم در اصفهان، ميدان امام، مدرسه ملا عبد‏الله و مدرسه شيخ لطف‏الله در نقش جهان به اشاره وی بنا شد و ایشان در همان مکان نیز تدريس و ترويج می‏نمود. مرحوم شوشتري به جز تدريس، در آن جا اقامه نماز هم مي‏نمود. تلاشهاي فراوان شوشتري در توسعه دانشهاي شيعي به‏خصوص فقه و اصول به نحوي بوده است كه نوشته‏اند در اوّل ورود او به اصفهان پنجاه طلبه علوم ديني در آن شهر نبوده است ولي در حين وفات او بيش از هزار نفر از اَكابر و فضلا در اصفهان تعليم يافته و مجتمع بوده‏اند. یک باستانشناس فرانسوي از قول "شاردن" آن را بزرگترين و غني‏ترين مدرسه اصفهان در زمان صفويه دانسته است.حتي گفته شده که ملاّ عبداللّه مدتي نيز شيخ الاسلام اصفهان و مرجع رسيدگي به امور فقهي و قضايي شهر بوده است.همچنین مرحوم ملاعبدالله شوشتری چند سالی نیز به مشهدالرضا مشرف شده و در آنجا نیز در تجديد بنای حرم مطهر، مساجد و مدارس و خرابيهایی که از هجوم وحشيانه ازبکان پدید آمده بود، نقش موثری داشت.علامه شوشتری در تمام عمر اعمالش بر مدار واجب و مستجب دور می‏زد. مردی ذاکر و اهل تهجد بود نماز شبش ترک نمی‏شد.صاحب حدايق  به نقل  از اساتيد خود می‏گويد: "شبی تا صبح با عده‏ای از علما به منزل شيخ بهایی تا به سحرگاهان به بحث و مذاکرات علمی نشستند قبل از اذان از حضار اجازه مرخصی خواست حضار مخصوصا شيخ بهائی به او اصرار نمودند بمانيد تا به فضل جماعت شما نيز بهره مند باشيم از حضار اصرار به ماندن و او اصرار به رفتن یکی از شاگردان او می‏گويد بعدا از مرحوم شوشتری پرسيدم چرا آن شب برای اقامه جماعت صبحگاهی به خانۀ شيخ بهائی نمانديد جواب داد به خود انديشيدم که اگر علامه ثانی شيخ بهائی به من اقتدا کند وضع حالم با ساير احوال در مقابل کاشف الاسرار یکی نخواهد بود."

سرانجام ملاّ عبداللّه شوشتري در دهه اول و يا 26 محرم ‏الحرام سال 1021 قمري در اصفهان از دنیا رفت و در مسجد جامع اصفهان توسط مير محمّد باقر داماد نماز گذارده شد و بعد از کمتر از یک سال که پیکر ایشان به صورت امانت  در امامزاده اسماعيل به خاك سپرده شده بود به كربلاي معلي انتقال داده شد و در جوار مرقد منور حضرت سید الشهداء حسین بن علی(ع) مدفون گشت.

 

منابع

رياض العلما و حياض الفضلا، عبدالله افندی، آستان قدس، مشهد.

تاريخ عالم آراي عباسي، اسكندر بيگ منشی، کتابفروشی اسلامیه، تهران.

ريحانة الادب، محمد علي مدرس خياباني تبريزي، انتشارات علمي، تهران.

روضات الجنات، مير محمدباقر خوانسارى، ترجمه شيخ محمدباقر ساعدى، نشر اسلامیه، تهران.


*تحقیق و نگارش:ابوالفضل مهدی پور*

*با سپاس از استاد عزیز داوود جلیلی  و کارشناس آثار تاریخی استان اصفهان خانم صدری*