
سه سنگ ، کولکی و مشعلگردانی آیین های سنتی محرم در بهبهان
سه سنگ ، کولکی و مشعلگردانی آیین های سنتی محرم در بهبهان
در بهبهان مانند دیگر شهرها آداب و رسوم خاصی برای اجرای مراسم عزاداری در ماه محرم وجود دارد که برخی از آنها مانند سه سنگ ، کولکی و مشعلگردانی منحصر به فرد بوده و به ثبت ملی نیز رسیده است.
آیینهای محرم در بهبهان از گذشتههای دور تاکنون همواره پرشور و حال برگزار میشده، مذهبی بودن شهر و وجود علما و مراجع بزرگ و از همه مهمتر امامزادههای عظیمالشأن موجب شد که مردم این شهر کهن در برگزاری مراسم عزاداری سیدالشهدا (ع) و یارانش نهایت ارادت خود را ابراز کنند.
سه سنگ
پایان سینهزنی در بهبهان نقطه اوج عزاداری است که به آن سینهزنی سه سنگ میگویند.
دستههای سینهزنی در بهبهان ورود و خروج خود را به صحن امامزاده با شور و حرارت خاصی آغاز و پایان میکنند که شیوه ورود آنها به صحن امامزاده را «کولکی» و سبک سینهزنی هنگام خروج از امامزاده را «سه سنگ» مینامند.
نکتهی حائز اهمیت در عزاداری بهبهانیها، نحوه ورود و خروج دستههای عزاداری در امامزادههاست؛ بهگونهای که به هنگام ورود به صحن امامزاده دستههای عزادار در قالب گروهها (حلقهها)ی چهار نفری کمر همدیگر را گرفته و با ریتم وآهنگی خاص که به آن "کولکی” میگویند با سردادن اشعار شورانگیزی همچون: شب قتل است که احوال ندارد زینب، همچو مرغی که پر و بال ندارد زینب یا: ای بی برادر زینب، بی یار و یاور زینب، و یا چگونه من آب روان بنوشم صدای العطش رسد به گوشم و سرودههایی از این قبیل، وارد صحن مطهر امامزاده میشوند و پس از نوحهخوانی و سینهزنی آرام و به هنگام خروج از امامزاده با زدن نوعی سینه که به آن "سه سنگ” میگویند از صحن امامزاده خارج میشوند.
طریقه سینهزنی سه سنگ نیز به این صورت است که عزاداران روی زانو مینشینند و نوحهخوان به آرامی نوحه میخواند؛ تا جایی که نوحه وی اوج میگیرد و با گفتن کلمه "علی” سینهزنان سه بار محکم و متوالی به روی سینه خود میزنند و در چندین نوبت این شیوه تکرار میشود، سپس در پایان نوحه، نوحهسرا با گفتن صلوات، از عزاداران میخواهد که امامزاده را ترک کنند.
نوحه مخصوص این سبک سینهزنی منسوب به قدیمیترین نوحهسرای بهبهان، یعنی میرزا شوقی بهبهانی است. او به درخواست اهالی محله پهلوانان بهبهان نوحه جدیدی میسراید که به سه سنگ معروف شد و مورد توجه گروههای مختلف سینهزنی در بهبهان قرار گرفت. محلات کاروانسرا، پهلوانان و حضرت شاهزاده فضل، محلههایی از بهبهان هستند که اهالی آن مشهورترین سینهزنیهای «سه سنگ» را برگزار میکنند.
هنگامی که هیئت عزاداری بهبهانیها برای عرض تسلیت به مناسبت درگذشت امام راحل به جماران رفته بودند، مرحوم حاجسید احمد خمینی به اندازهای از این نوع سینهزنی (سه سنگ) استقبال کرد که درخواست تکرار آن را از عزاداران بهبهانی داشت.
حجتالله تجلی - پژوهشگر و نویسنده فرهنگ عامه در بهبهان - در این رابطه گفته است که نوحهخوانی به اصطلاح سه سنگ همان ریتم 4 / 3 است که با اشاره نوحخوان، سینهزنان سه بار پیاپی به سینه میکوبند. معروفترین و ماندگارترین و در عین حال بانی نوحه سه سنگ میرزا شوقی بهبهانی است. نوحههایی که بعد از حدود 130 سال، هر سال اجرا میشود. معروفترین آنها عباس علمدار – حیف از علیاکبر – حسن یا حسین است. معمولا وزن نوحههای سنگین و مجلسی در میزان 8 / 6 اجرا میشود و در این خطه 4 / 3 یعنی اگر واحد زمان را چهار بگیریم سه بار آن را به سینه میزنیم. در حالی که در 8 / 6 واحد زمان هشت است و این بسیار کند و آرام است.
این پژوهشگر فرهنگ عامه در ادامه به چرایی نام سبک سینهزنی سه سنگ پرداخت و گفت: به نظر می رسد که سنگ مترادف وزن باشد در زبان فارسی که در زبان عامیانه سنگ گفته شده است؛ اما چرا سنگ؟ در جوامع روستایی که شیوه تولید آن عمدتا کشاورزی – دامداری است دم دستترین اسباب و لوازم هر کاری بیشک سنگ است، بخصوص در اجرای مراسم و بازیهای کودکانه انواع و اقسام بازیهاست که وسیله بازی آن سنگ است، مثل هفتسنگ چراکه پیرامون آنها چیزی بهجز سنگ دیده نمیشود. بنابراین برای ایجاد سرگرمی ذهن خیالپرداز آدمی بهرهوری از آن را مقتصدانه و هنرمندانه بهکار میگیرد، حتی برای ساختن ابزار معیشت مثل آسیابهای دستی سنگی و ... گاه که وزنههای آهنی کمبود احساس میشود هم وزن آن سنگ بهکار میبرند و در ترازو میگذارند. بنابراین سنگ کاربردهای گوناگون دارد و یکی از اصلیترین ابزار معیشت کشاورزی است و این قاعده به شاعر هم تسری مییابد که بهجای وزن از سنگ استفاده کند تا گوش و هوش آدمهای آشنای آن به راحتی ایجاد ارتباط کنند و قابل درک باشد . چون سه بار پیاپی به سینه میزنند سه تایی (سه وزن) یا سه سنگ گویند؛ اما ساخت شعر آن همان بحرطویل است به طوری که شعر تشکیل میشود از یک مصراع بلند و یک مصراع کوتاه که مصراع کوتاه مرتب تکرار میشود.
او ادامه داد: در نوحهخوانی و سینهزنی، بخصوص نوحههای سه سنگ شوقی عباس علمدار و حیف از علیاکبر و حسن یا حسین که معروفترین آنهاست از طرف سینهزنان جواب میآید. جوابهای کوتاه از سینهزن و مصراعهای بلند را نوحهخوان میگوید که بعد از هر توقف نوحهخوان میگوید عباس علمدار و آنها چندین بار بر سینه میزنند، آن هم سه تایی که صدای سنگها (دستها بر سینهها تنها صدای صحن است). در مراسم دعای باران در بهبهان نیز بچهها با دو پاره سنگ که در دست دارند به هم میزنند و میخوانند که او را برو او بیو کهر یکاشو تشنن (ابر باران آب بیار که گوسفندها تشنه هستند) که کم کم طی فرسایش زبانی و معروف شدن برخی واژهها به "الله بر و او بیو کر یکا شو تشنن " تبدیل شده است.
این نویسنده و پژوهشگر با بیان اینکه میگویند نوحه به سبک بوشهری را فردی به نام ناخدا عباس ابداع کرد، گفت: او که ناخدا بود و اشعار و نوحههایش را با الهام از امواج دریا و حرکات آن میگفت. مردم همین حرکات را که در کشاندن تور ماهی از دریا تا پیچ و تاب موزن آن قبلا آشنایی داشتند استقبال کرده و به این طریق شیوه اجرایی بوشهری پدید آمده است. بنابراین باید گفت اصولا هنر و ادبیات زاده اقلیم و جغرافیا است و معمولا هر چه از آن وام گرفته میشود عمومیت پیدا میکند چون آشنای خلقیات و رفتار آنهاست و نوحهگویی سینهزنی مراسم اعتقادی عوام است و باید با فرهنگ و معیشت و کار آنها نزدیکی و سازگاری داشته باشد تا بتواند مکنوتات آنها را بروز دهد.
به همین دلیل است که شوقی پدر شعر محلی بهبهانی با شناخت زیست - اقلیم سرزمین خود بهراحتی زبان دل مردمش میشود و شیوه سه سنگ بهوسیله او ابداع میشود و مردم آن اقلیم آن را چون با محیط و طبیعت خود سازگار میدانند پاس میدارند و آیین دلداری و دلدادگی به مأوای آرمانی خود (حسین بن علی (ع) ) عاشقانهترین و پرشورترین منویات و احساسات خود را ابراز میدارند و سرمست این شیدایی میشوند و هر سال با این شیوه خانگی عشق را در سینه خود به پرواز میکشند.
، نورعلی یا میرزا قنبر متخلص به شوقی و مشهور به «شوقی بهبهانی» شاعر محبوب عصر ناصری در بهبهان بوده است.
خیرالله محمدیان شاعر بهبهانی در کتاب مجموعه اشعار و شرح احوال و نقد آثار میرزا شوقی بهبهانی مینویسد: او با تغزیهخوانان و شاعران و مداحان و ذاکران همراهی میکرد تا اینکه در سال 1281 هجری قمری (1242 هجری شمسی) که فرهاد میرزا معتمدالدوله والی فارس، حکومت بهبهان را به فرزند اهل قلم و عادل خود یعنی احتشامالدوله سلطان اویس میرزا واگذار کرد، این حاکم دانشپرور پس از انجام آزمون لازم شوقی را بهعنوان دبیر خود و همکار میرزا هدایتالله شیرازی برگزید و کارهای دیوانی را به آنها سپرد و از آن پس به میرزا شوقی مشهور شد. شوقی تا سال 1298 هجری قمری (1259 هجری شمسی) به این کار مشغول بود.
این شاعر شهیر بهبهانی اواخر عمر نابینا شد و در حدود سال 1305 هجری شمسی وفات یافت و او را در امامزاده ابراهیم (ع) بهبهان به خاک سپردند.
سینه زنی سه سنگ در ۲۲ آذر سال ۹۱ به شمارهی ۶۴۱ در فهرست آثار ملی ناملموس کشور به ثبت رسید.
کولکی؛ آیینی برای اعلام وفاداری به آرمانهای نهضت عاشورا
یکی از آیینهای عزاداری مردم این شهرستان، به آیین «کولکی» شناخته شده است که شیوه خاصی از سینهزنی است.
خیرالله محمدیان، پژوهشگر و نویسنده کتاب «آیینها و سوگواریهای مذهبی بهبهان»، در گفتوگو با ایکنا از خوزستان، اظهار کرد: در بهبهان نیز مانند دیگر شهرها آداب و رسوم خاصی برای اجرام مراسم عزاداری در ماه محرم وجود دارد که برخی از آنها مانند «سه سنگ و کولکی و مشعلگردانی» منحصر به فرد است و به ثبت ملی نیز رسیده است.
وی در باره آیین «کولکی» اظهار کرد: کولکی، دومین نماد خاص عزاداری بهبهان و مخصوص موقعیتها، مکانها و زمانهای خاص است و معمولاً هنگام ورود به صحن امامزادگان اجرا میشود. گاهی نیز وقتی هیئت عزاداری وارد هیئت دیگری از عزاداران میشود، این شیوه به اجرا درمیآید. همچنین زمانی که یک هیئت از امامزادههای خارج شده و میخواهد به امامزاده دیگری برود، در بین راه معمولاً جوانان پرشور از این روش برای لحظههای کوتاه و خواندن تکیههای کوتاه استفاده میکنند تا هیئت سینه زن از شور نیفتد.
این پژوهشگر ادامه داد: در آيين عزاداری بهبهان، كولكی اصطلاحاً به شكل خاصی از سينهزنی گفته میشود كه عـزاداران به طور منسجم و صفهای چهار نفره كه به گويش محلی «چـار به چـار» گفته میشود، در ردیفهای منظم، طولانی و پشت سرهم به گونهای قرار میگیرند در حالی كه يك دست خود (معمولاً دست چپ) را روی شانههای يار كناريشان قراردادهاند و شانههای آنها به يكديگر متصل شده است، با دست ديگر سينه میزنند. البته گاهی كمربند يكديگر را هم میگیرند. حركت دسته جمعی و هروله مانند و پريدن و صدايی آرام و شبيه به آه آه آه آه از حنجره برآوردن و سه بار پياپی به سينه زدن و پيش رفتن سبب ايجاد هيجان خاصی شده و صحنههای بديعی را به تصوير میکشاند.
محمدیان گفت: علمداران در جلو صفها، علمهای بلندی نيز به اهتزاز در میآورند و به اين واسطه شور و هيجان آن را بيشتر میکنند. اگر هر محله چند دسته بزرگ باشد، جلو هر دسته نيز پرچمی را حركت میدهند. البته در محلاتی كه از به هم پيوستن چند محل يا مسجد تشكيل شده در شبهایی كه محلات کوچکتر به محل اصلی و مركز تجمع هيئت عزاداری میآیند، از مسجد يا محل خود به شیوه چهار به چهار كولكی میگیرند و سينهزنان و پرشور و حال مسير را پيموده و وارد ميدان و محل عزاداری میشوند و بعد از چند بار دور زدن با بقيه افراد يكی شده و همه با هم به عزاداری میپردازند.
نویسنده کتاب «آیینها و سوگواریهای مذهبی بهبهان» با بیان اینکه كولكی گرفتن و چار به چار شدن كه با شكوه و نظم خاصی در بهبهان اجرا میشود به گذشتههای دور برمیگردد، افزود: امروزه تمامی محلات و هیئتهای عزاداری در بهبهان (به جز هیئتهای زنجيرزنی) به همين شيوه وارد صحن و سرای امامزادگان میشوند، اما شكـوه، هيبت و جلوه زيباتر آن در محلات قديمی بهبهان به علت كثرت جمعيت، انسجام، هماهنگی و اجرای بهتر چشمگيرتر است. از جمله محلات باسابقه در زمینه اجرای این آیین محل پر، كاروانسرا(گچ پزان)، پهلوانان، گود چهك، ملايان، بازارنو، عقلاییها، خراسانیها و... است.
محمدیان درباره فلسفه كولكی و بعضی از دلايل و عوامل انتخاب اين شیوه خاص برای ورود به صحن و سرای امامزادگان اظهار کرد: ايجـاد نظم و ترتيب و انسجام بيشتر برای هيئت عزادار، رعايت احترام به پيشكسوتان و بزرگترها، ايجـاد شور و حال بيشتر، القای پيام و اعلام آمادگی دفاع از ارزشها و آرمانهای نهضت عاشورا، به رخ كشيدن كثـرت جمعيت هيئت عزادار، تمييز محلات از يكديگر و جلوگيری از ورود افراد متفرقه از عوامل انتخاب این شیوه خاص است.
وی گفت: از آنجا كه هر نوع عزاداری در شرايط مكانی و زمانی خاص نوحه مخصوصی را میطلبد، ابياتـی كه هنگام اجرای كولكی خوانده میشوند نيز با اشعـار ديگر تفاوت دارند و نوحهپردازان و مرثيهسرايان خوشقريحه ابيات و مصراعهایی را برای کولکی ساخته و پرداختهاند كه بسيار متناسب با اين روش خاص است. ویژگیهای اين ابيات ایجاز، شـورانگيزی، پيام رسانی، شعـارگونگی، اثرگذاری، حماسی و سه ضربی بودن آنهاست.
این آیین مذهبی در سال ۹۱ با شماره ۶۴۲ به ثبت ملی رسید.
مشعل گردانی، نماد مبارزه با ظلمت
از جمله رسـوم قدیمی که در روزهـای دهه عـاشـورا برگزار میشده، رسم مشعل گردانی است که در شهر بهبهان برگزار می شود. در گذشتـه مشعل هایی با پنج شعلـه در هر محله بین عزاداران گردانده میشد. مردم مشعل را در جلوی هر محله روشن کرده تا نور و روشنایی محفل گردد، سپس در بین عزاداران و سینه زنان گردانده می شد.
آتش و روشنایی از عهد باستان تاکنون در فرهنگ ایران زمین وجود داشته و مورد احترام بوده است. چرا که آن را نماد نور، روشنی، حرارت و پاکی می دانستند.
محلـه پَر یکی از محـلات قـدیمی و تنها محله ای از شهر بهبهان است که آیین مشعل گردانی را حفظ کرده و در شب عـاشورا آن را اجـرا می کنند.
مشعل ها از جنس آهن هستند و دارای سه، چهار یا پنج شاخه هستند که به شکل استوانه ای با فاصله به یکدیگر مرتبط و همه به پایه بلند اصلی که بلندترین شعله است متصّل شده اند.
جهت شعله ور کردن آتش مشعل چند رو قبل از فرا رسیدن محرم پارچه های کهنه به وسیله مردم محل جمع آوری می گردید. این مشعل یک نفر چرخاننده و دو نفر همراه کمکی دارد.
رسم بر این است که ابتدا در شب عاشورا میان سینه زنان آن را یک بار می چرخانند و سپس در خانه هایی که در محدوده محله نذروراتی دارند چرخانده می شود.
مراسم آیینی مشعل گردانی بهبهان در تاریخ ۲۲/۹/۹۱ به شماره ۶۴۰ در فهرست آثار میراث ناملموس کشور به ثبت رسیده است.
منابع: ایسنا /ایکنا/ایرنا/فارس/میراث فرهنگی خوزستان